نخستین گفت و گو درباره احداث قطار شهری در تهران و اجرای آن در حدود سال 1267 شمسی بین تهران و شهر ری -حرم حضرت عبدالعظیم(ع)- انجام شد...

آشنایی با تاریخچه قطار شهری در ایران

در سال 1350 مطالعات اجتماعی، اقتصادی و ترافیکی شهر تهران بوسیله دو شرکت خارجی صورت گرفت و پیشنهاد سیستم مختلط حمل و نقل شهری تهران (شبکه خیابانی، کمربندی و شبکه مترو) در سال 1353ارائه شد.

در سال1354 قانون تاسیس شرکت راه آهن شهری تهران و حومه به تصویب رسید. عملیات اجرایی خط 1 قطار شهری تهران در سال 1356 آغاز و در بین سال‌های 1359 تا 1365 متوقف شد.

خط قطار حومه‌ای تهران - کرج در سال 1377 افتتاح شد و فاز اول (فلکه دوم صادقیه - میدان امام خمینی (ره)) خط 2 قطار شهری تهران در سال 1378 به بهره‌برداری رسید.

انجام مطالعات جامع حمل و نقل شهر اصفهان در سال 1355 توسط مشاور خارجی و همچنین انجام مطالعات جامع حمل و نقل شهر اصفهان توسط سازمان برنامه و بودجه استان در سال 1359 و انجام مطالعات جدید به مدت یکسال پس از آن توسط مشاور خارجی.

تاسیس سازمان قطار شهری اصفهان در سال 1370.
انجام مطالعات شهر اصفهان بمنظور تعیین مسیرهای اصلی حمل و نقل عمومی و سیستمهای حمل و نقل شهری مناسب بین سالهای 73-1371 و انجام مطالعات امکان سنجی آن در سال 75-1374 توسط مشاوران خارجی و همچنین آغاز عملیات اجرایی خط 1 قطار شهری اصفهان در سال 1380.

مطرح شدن موضوع مطالعه و احداث قطار شهری تبریز در 1369 برای اولین بار در مجلس شورای اسلامی.

تاسیس سازمان قطار شهری تبریز در سال 1380 و انجام مطالعات امکان سنجی خطوط قطار شهری تبریز در اواخر همان سال و آغاز عملیات اجرایی خط 1 قطار شهری تبریز در سال 1381.

انجام مطالعات اولیه سیستم حمل و نقل عمومی شیراز در سال 1355 توسط مشاور خارجی و پس از آن انجام مطالعات جدید شهر شیراز در سال 1369 توسط جمعی از اعضا هیئت علمی دانشگاه و تائید ضرورت استفاده از شبکه ریلی به عنوان توسعه سیستم حمل و نقل عمومی.

بازبینی مطالعات قبلی شهر شیراز در جهت تکمیل و تدوین مطالعات جامع حمل و نقل عمومی در سال 1378 و ارائه مسیرهای مناسب جهت راه اندازی مترو و در نهایت انتخاب و ارائه گزینه برتر از بین آنها.

تاسیس سازمان قطار شهری شیراز در سال 1380 و آغاز عملیات اجرایی خط 1 قطار شهری شیراز در سال 1381.

انجام مطالعات جامع حمل و نقل شهر مشهد بین سالهای 73 تا 78 و مطالعات توسعه شبکه حمل و نقل ریلی بین سالهای 81 الی83 توسط پژوهشکده حمل و نقل دانشگاه صنعتی شریف.

تاسیس شرکت قطار شهری مشهد در سال 1374 و آغاز عملیات اجرایی خط 1 قطار شهری این شهر در اواسط سال 1379 و در نهایت اتمام عملیات اجرایی بخش اول خط 1 قطار شهری مشهد در سال 1386.

تاسیس سازمان قطار شهری کرج در سال 1380 .
راه اندازی خط 1 قطار سریع السیر کرج - مهرشهر در سال 1383 و آغاز عملیات اجرایی خط 2 قطار شهری کرج در اواخر سال 1384.

تاسیس سازمان قطار شهری اهواز در سال 1381 و شروع مطالعات مربوط به احداث قطار شهری در اواخر همان سال و در نهایت آغاز عملیات اجرائی خط 1 قطار شهری اهواز در اواخر سال 1384.

تاسیس سازمان قطار شهری کرمانشاه در اوایل سال1387 و شروع مطالعات مربوط به احداث قطار شهری در سال 1384 و در نهایت هم اکنون در مرحله فاز اول مطالعات می باشد.

تاسیس سازمان قطار شهری قم دراواخر سال 1387و شروع مطالعات مربوط به احداث قطار شهری سال 1386 و در حال حاضر در مرحله تکمیل مطالعات می باشد.

در عکس‌های زیر نوع پوشش زنان ایران را در طول تاریخ خواهید دید که براساس یافته‌های باستان‌شناسی بازسازی شده است...

تصاویر: پوشاک زنان ایران در طول تاریخ
پوشاک زنان ایران
 
پوشاک زنان ایران
 
پوشاک زنان ایران
 
پوشاک زنان ایران
 
irtravel.com
 
 
 
irtravel.com
 
 
 
 

آنجا اگر کمی سر کیسه را شکل کنید و یک جفت گیوه مرغوب هجیجی بخرید، کفش‌هایتان دیگر هرگز لنگه‌ به لنگه نمی‌شوند چون گیوه لنگه راست و چپ ندارد و...

معرفی 10 روستای ناشناخته ایران
کرمانشاه ـ هجیج

کفش‌هایتان لنگه به لنگه نمی‌شود
آنجا اگر کمی سر کیسه را شکل کنید و یک جفت گیوه مرغوب هجیجی بخرید، کفش‌هایتان دیگر هرگز لنگه‌ به لنگه نمی‌شوند چون گیوه لنگه راست و چپ ندارد و یکی از اصلی‌ترین مکان‌های تولیدش، روستای هجیج از توابع بخش نوسود شهرستان پاوه در استان کرمانشاه است.
هجیج ـ که برخی آن را با «ح جیمی» می‌نویسند و می‌گویند به معنای دره سرسبز و عمیق است ـ روستایی است که همه خانه‌هایشان از سنگ هستند و حتی یک آجر در آنها به کار نرفته است.
 
در یکی از وب‌نوشته‌ها درباره هجیج، قصه‌ای هست که می‌گوید، پانصد سال پیش در هجیج، آسمان خسیس شد و خشکسالی بیداد کرد. اهالی روستا سراغ مردی متدین که نسبش به امام موسی کاظم(ع) می‌رسید، رفتند تا برای باریدن باران، دعا کند. مرد دعا کرد و چشمه‌ای پر آب، دل خاک را شکافت و مرد از همان وقت، صاحب احترامی ویژه میان مردم شد و حتی پس از مرگش، بقعه‌ای به یادش ساختند به نام «بقعه سیدعبدالله» یا «بقعه کوسه هجیج».
کسی نمی‌داند این ماجرا درباره روستای هجیج و بقعه سیدعبدالله در کنار رودخانه سیروان، راست است یا تنها قصه‌ای ساده است برای سنگین شدن پلک‌های بچه‌های هجیجی، وقت خواب. مهم این است که اهالی هجیج، اهل تسنن هستند، اما به امامزاده‌شان احترام می‌گذارند واین بقعه از پنج قرن پیش تاکنون سرپا بوده است و زیارتگاه دوستدارانش.
 
چند کار ;خانه رد شده‌اید و آن ترس عمیق و خواستنی از جریان تند آب خنک رودخانه زیر پایتان را تجربه کرده‌اید.
 
از همین جا، همین سنگفرش زیر پایتان، دالان بهشت آغاز می‌شود؛ دالانی سبز که سرشاخه‌های درهم‌پیچیده درختان، آن را برای شما آذین بسته‌اند. بگذارید آن سبز دلاویز چشم‌هایتان را بنوازد، بگذارید ریه‌هایتان از نفس گیاهان انباشه شود و قدم تند کنید تا به پله‌های قلعه رودخان، باشکوه‌ترین دژ نظامی استان گیلان، برسید. پله‌ها زیادند و شاید هم به همین دلیل به آن قلعه هزار پله گفته‌اند، اما مطمئن باشید طبیعت اطراف و قلعه عظیم و خزه‌بسته بالای تپه، چنان افسونتان می‌کند که مثل مسخ‌شده‌ها، پله‌ها را با سرعت بالا می‌روید و خستگی را از یاد می‌برید.
خب، حالا خیالپردازی را تمام کنید و تنها به یک پرسش ما پاسخ دهید؛ چرا وقتی از نعمت زنده بودن برخوردارید و خبر دارید این همه زیبایی در جایی از کشور، انتظارتان را می‌کشد، در خانه نشسته‌اید و ترجیح می‌دهید در رویا سیر کنید؟ مگر تا قلعه رودخان چقدر راه است؟!
 

آذربایجان غربی ـ سهولان
به کبوترها احترام بگذارید
حتی اگر هیچ‌یک از آن قلعه‌ها و مساجد قدیمی، دور و بر روستای سهولان، از توابع بخش مرکزی شهرستان مهاباد در آذربایجان غربی نبود، حتی اگر آن چشمه‌های خروشان و باغ‌های میوه پربار، روستا را احاطه نکرده بودند، وسوسه سوار شدن بر قایقی پارویی و گردش در دالان‌های تو در توی غار معروف این روستا، حتما می‌توانست هر گردشگری را به آنجا بکشاند؛ وسوسه دیدن قندیل‌هایی که گاهی خوشه انگور شده‌اند، گاه پروانه، گاهی پای فیل، گاهی توت فرهنگی، گاه عروس دریایی و ... .
کردها می‌گویند سهولان به زبان آنها به معنای یخبندان است که احتمالا دلیل گذاشتن این نام بر روستای چهارصد ساله سهولان، آب و هوای سرد آن است که اگر شما این پیشنهاد را بپذیرید و به آنجا بروید، به خوبی تجربه‌اش می‌کنید.
وقتی مسافر دنیای اسرارآمیز غار سهولان شدید، چه در دالان‌های تو در توی بخش خشک آن پرسه می‌زدید، چه سوار قایق در حوضچه‌هایش شدید، به یاد داشته باشید به کبوترها و آرامششان احترام بگذارید، چون آنها ساکنان اصلی سهولان به شمار می‌روند و در نقاط گوناگونش لانه ساخته‌اند، به همین خاطر هم اهالی به این غار «کوته‌کوتر» یا «لانه کبوتر» گفته‌اند!
برای سفر به روستای سهولان، باید آنقدر در جاده بوکان مهاباد برانید تا به فرعی برسید که به روستای عیسی کندی می‌رسد و همین جاده را اگر ادامه دهید، سهولان در انتظار شماست.
 

تهران ـ کر کبود
همخوانی موزون آب و سنگ
برخی از پدربزرگ‌های آنها می‌گویند که از پدربزرگ‌هایشان شنیده‌اند و پدربزرگ‌هایشان از پدربزرگ‌هایشان نقل کرده‌اند و پدربزرگ بزرگ‌های آن پدربزرگ‌ها تعریف کرده‌اند که ... به هر حال مهم نیست دقیقا چه کسی گفته است، مهم این است که برخی بر این باورند که شاید نام روستای کر کبود از نام دو اسب که «کهر» و «کبود» صدایشان می‌کرده‌اند، گرفته شده است.
هر کس در دیدار از کر کبود از توابع بخش طالقان ساوجبلاغ در استان تهران درباره این‌که مهمترین جاذبه گردشگری روستا کدام است، نظری دارد، اما از نظر ما، زیباترین اجزای روستا، معماری سنتی خانه‌های آن، درخت‌های تنومند کهنسالش با سایه‌های پربرکت و کوچه‌های خاکی و شیبداری است که دیوانه‌وار پیچ و تاب می‌خورند، پله می‌شوند، حیاط می‌شوند، یا به دل کوه می‌زنند و به آبشار کر در هفتصد متری شمال شرقی روستا یا یخچال‌های طبیعی آن در شمالش می‌رسند.
آبشار کر سی تا پنجاه متر ارتفاع دارد و صدای ریزش آبش آنقدر بلند است که با نیم ساعت گوش کردن به آن تا پایان روز در خواب و بیداری زمزمه‌اش در گوش‌هایتان تکرار می‌شود.
روستای کر کبود که به دلیل قرار گرفتن در دامنه کوه، آب و هوایی دلپذیر دارد، از مسیر اتوبان کرج ـ قزوین و از راه شهرستان طالقان قابل دسترسی است. فراموش نکنید شما به روستایی دعوت شده‌اید که حدود 1100 سال قدمت دارد با دو امامزاده به نام‌های امامزاده زید ابراهیم و امامزاده شاه محمد حنفیه و البته آرامگاه ملا یغمایی کر کبودی هم در قبرستان تاریخی روستا واقع شده است.
امامزاده زید ابراهیم در مرکز روستاست و نسبش بنا به گفته‌های اهالی، به امام موسی کاظم(ع) می‌رسد، اما آرامگاه امامزاده شاه محمد حنفیه در ارتفاعات شمال شرقی روستا معروف به کوه عقیق قرار دارد، علاوه بر همه اینها، روستا حمامی تاریخی هم دارد که متعلق به دوره قاجار است.
 

چهارمحال و بختیاری ـ آتشگاه
خانه آبشارها
ممکن است از ما بپرسید چرا از استان چهارمحال و بختیاری که سرزمین لاله‌های واژگون است، روستای آتشگاه از توابع بخش مرکزی لردگان در استان چهارمحال و بختیاری را انتخاب کرده‌ایم که کمتر لاله وحشی دارد که به شما پاسخ می‌دهیم، اولا لاله‌ها معمولا در اردیبهشت باز می‌شوند و در فروردین هنوز باز نشده‌اند و ثانیا شک نکنید طبیعت آتشگاه هم آنقدر بکر و دست‌نخورده است که از سفر به آن پشیمان نمی‌شوید.
قدمت این روستا به دوره قاجار برمی‌گردد؛ همان زمانی که عشایر بختیاری آن را به عنوان یکی از ییلاق‌های خود پسندیدند و چادرهایشان را در مجاورت آبشارهای زیبای آن که در مساحتی سه کیلومتری گسترده شده‌اند، برپا کردند.
طبیعت در تبدیل آتشگاه به یکی از جذاب‌ترین مکان‌های گردشگری چهارمحال و بختیاری نقش اساسی داشته است. درختان کهنسال بلوط و گردو و بنه در سراسر دره تنگی که روستا در آن واقع شده، کوه‌های شورم جلا و دریک در جنوب و شمال روستا و حتی جنس آهکی آنها که سبب به وجود آوردن غارها و آبشارهای متعدد در منطقه شده، همگی از جاذبه‌های بی‌نظیر این منطقه به شمار می‌روند.
اگر خواستید از آتشگاه سوغاتی بخرید، از اهالی سراغ گیاهان معطر و دارویی یا شیر و پنیر و ماست و دوغ محلی یا گلیم‌های ساده و بادوامشان را بگیرید. برای سفر به این روستا، باید به شهرستان لردگان بروید و از آنجا دو جاده هست که شما را به آتشگاه می‌رساند، اولی که طولانی‌تر است جاده‌ای است که از روستاهای منجر موثی و کیهان و چله‌گاه و کلار و چمن‌بید و دره نامدار و قلعه سوخته و باغ کاج و ده کهنه می‌گذرد و جاده دوم که کوتاه‌تر است، از لردگان و میلاس و سردشت و آبزا و دلی رد می‌شود و به آتشگاه می‌رسد.
 

خراسان شمالی ـ درکش
داروخانه سرسبز
چند بار نام روستای درکش از توابع بخش مرکزی شهرستان مانه و سملقان به گوشتان خورده است؟ آیا دوست دارید مهمان کردهای کرمانجی در خراسان شمالی شوید؟ تا حالا پیش آمده به آوازهای محزون آنان، وقتی با دو تار همراه می‌شود، گوش دهید؟ تا به حال دوتارنوازی کرمانجی‌ها را دیده‌اید؟ از مهمان‌نوازی‌ و غیرتمندی‌شان شنیده‌اید؟ وصف رسوم و سنت‌هایشان در عزا و جشن و ... چطور؟ اگر راجع به همه اینها کنجکاوید، به روستای درکش بروید که مردمش بیشتر کردهای کرمانجی‌اند.
درکش روستای خوش آب و هوا و کوهستانی است که چشمه‌های فراوانی در اطرافش جریان دارند و یافته‌های باستان‌شناسی در حوالی برج تاریخی سبزعلی‌خان قراچورلو و تپه‌های اطرافش، نشان می‌دهند این روستا عمری دویست ساله دارد.
از زیباترین جاذبه‌های طبیعی روستای درکش، می‌توان به مراتع وسیع و سبز اطراف روستا، حواشی رودخانه زومار و دره کنداب در جنوب آن اشاره کرد، اما آنچه دوستداران طبیعت را به درکش می‌کشاند، جنگل زیبا و انبوه بلوط در نزدیکی آن است که تنها جنگل بلوط شرق کشور به شمار می‌رود.
 
یک نکته دیگر هم درباره درکش هست که بد نیست آن را بدانید. این روستا بنا بر نظر گیاه‌شناسان، گنجینه‌ای کم‌نظیر از گیاهان دارویی است، به گونه‌ای که چند سال پیش، یکی از این کارشناسان گفته بود، 380 گونه گیاه دارویی در روستای درکش شناسایی شده است که 79 گونه از آنها بسیار ارزشمند هستند.
او برای نمونه از بابونه بجنورد به عنوان گیاهی منحصر به فرد در درمان بیماری‌های گوارشی نام برده بود که در حوالی این روستا می‌روید. برای سفر به درکش از بجنورد به سمت آشخانه حرکت کنید و همین که روستای کلاته زمان صوفی را پشت سر گذاشتید، نرسیده به جوزک، جاده‌ای فرعی شما را به روستا می‌رساند.
 

سیستان و بلوچستان ـ تیس
از خانه جن‌ها تا خلوت با دریا
آنجا روی یکی از آن صخره‌های آهکی بلند که هنوز از پسمانده آفتاب ظهر گرمند، گوشه‌ای دنج و خلوت پیدا می‌کنی و می‌نشینی و خورشید را نگاه می‌کنی که سرخ و لرزان و بی هیچ تقلایی در دریا غرق می‌شود و به صدای موج‌هایی گوش می‌کنی که آرام و منظم بر تن صخره‌ها می‌کوبند و اگر حوصله داشتی به بلوچ‌های سپیدپوشی که با دست پر از دریا برمی‌گردند، «خداقوت» می‌گویی، اما همه این توصیف‌ها حتی گوشه‌ای از زیبایی‌های روستای ساحلی تیس، از توابع بخش مرکزی شهرستان چابهار در سیستان‌وبلوچستان نمی‌شوند و حتما پیشینیان ما هم این را فهمیده‌اند که از 2500 سال پیش در تیس ساکن شده‌اند و به آن گاهی بندر تیزیا گفته‌اند و گاهی تیز و گاهی تسی.
تیس، سه قلعه باستانی مهم دارد؛ اولی قلعه تیس است که سبک معماری‌اش نشان می‌دهد، به دوره سلجوقی تعلق دارد، دومین قلعه، «پیروز گت» نام دارد که به غیر کوهنوردها پیشنهاد نمی‌کنیم از داخلش بازدید کنند، چون راه ورود به آن سخت و خطرناک است، قلعه سوم، «بلوچ گت» است که بالای کوه قرار گرفته و دو مقبره هرمی کوچک هم در آن ساخته شده است.
انتخاب سفر به تیس ـ که از طرف نیک‌شهر و جاده چابهار ـ کنارک جاده‌ای آسفالته دارد ـ با خودتان است، اما فقط این هشدار را بشنوید که اگر به تیس نروید، نه مقابر جنانی گچ را (که به باور اهالی، محل سکونت جن‌ها بوده) می‌بینید، نه پیل‌بند را، نه سدهای تیس را، نه غارهای بان مسیتی و نقاشی‌های عجیب و غریب داخلشان را، نه چاه باستانی تیس کوپان را و نه حتی گورهای مرموز تپه نهادی را. حالا تصمیمتان چیست؟ چمدان ها را می‌بندید یا نه؟
 

فارس ـ سرمشهد
یک مرد با دو شیر مرده
آنجا شما شاهدان جنگی تقریبا تمام شده‌اید؛ پیکاری میان بهرام دوم، پنجمین پادشاه ساسانی با شیری شرزه. بهرام خنجرش را در سینه شیر فرو کرده و شیری دیگر هم پیشتر به دست او کشته شده و بر خاک افتاده است. پشت سر شهریان چند تن از اعضای خانواده‌‌اش در کنار کرتیر (موبد موبدان) ایستاده‌اند که ظاهرا بهرام در دفاع از آنها با شیرها جنگیده است. درست بالای سر بهرام و خانواده‌اش هم کتیبه‌ای نصب شده که یکی از چهار کتیبه موبد موبدان آن زمان و بزرگترین کتیبه عهد ساسانی روستای سرمشهد، از توابع بخش جره و بالده‌ شهرستان کازرون در استان فارس که جاده‌های رسیدن به آن چه از طرف برازجان و چه از طرف کازرون، آسفالته و مناسب است.
متون قدیمی نشان می‌دهد روزگاری این منطقه مورد توجه پادشاهان هخامنشی و ساسانی بوده است و در آن بناهای گوناگونی ساخته‌اند که بقایای آنها هنوز در اطراف سرمشهد دیده می‌شود و از آن جمله می‌توان به تپه باستانی تل نقاره‌‌خانه،‌ آتشکده، تل خاموش، قنات سرمشهد، تل خندق و کاروانسرای کوشک اشاره کرد. در شش کیلومتری شمال شرقی روستا هم‌، باستان‌شناسان شهری کهن به نام «قندجان» را از دل خاک بیرون آورده‌اند که از دیدن آن پشیمان نخواهید شد.
 

کردستان ـ پالنگان
پله پله تا بهشت
واقعا عجیب نیست که هنوز هم وقتی می‌پرسی: «کدام روستای ایران معماری پلکانی دارد؟» همه بلافاصله می‌گویند: «ماسوله»!. فکر می‌کنید چند نفر در پاسخ به این پرسش، از روستای پالنگان از توابع بخش مرکزی شهرستان کامیاران استان کردستان، یادی می‌کنند؟ فکر می‌کنید چند نفر می‌دانند این روستا گوشه‌ای از بهشت است؟ چند نفر خبر دارند در ده کیلومتری شمال غرب این روستا در رشته کوه‌های «گواز»، چشمه‌های داغ آب معدنی شفابخشی از دل کوه، بیرون می‌جوشند که از فراوانی ترکیبات گوگردی و آ‌هنی، شیری‌رنگ شده‌اند؟ چند نفر وصف قلعه عظیم و اسرارآمیز این روستا را شنیده‌اند؟ خیلی کم! خیلی خیلی کم! و به همین دلیل است که برخی ترجیح می‌دهند امسال هم راهی ماسوله شوند و بیشتر وقت تعطیلاتشان را در ترافیک جاده روستا بگذرانند و در انبوه جمعیت، فرصت خلوت کردن با طبیعت را از دست بدهند تا ما روزنامه‌نگارها در پایان تعطیلات با تأسف گزارش کنیم: «ماسوله گنجایش این همه گردشگر ورودی را ندارد! به بقیه ایران هم سری بزنید!».
 
اما شما که این مطلب را خوانده‌اید امسال پالنگان را انتخاب کنید، چون پالنگان، خلوت، خوش آب و هوا، پر از چشمه‌ها و رودهای خروشان و طبیعتی دست نخورده است با کردهای مهربانی که به اورامی سخن می‌گویند و وقتی دلتنگ می‌شوند با صدایی محزون سیاه چمانه می‌خوانند یا چپله یا گریان، اما اگر شاد باشند آن وقت باید ببینید با دو دستمال رنگی و یک دهل، چگونه هنرنمایی می‌کنند. وقت رفتن فراموش نکنید از پالنگانی‌های شریف، کشک و گیوه بخرید به رسم سوغات و اگر تعارفتان کردند به خوردن ولوشه یا غازینه یا شلمین، رد نکنید چون غذاهای کردی واقعا لذیذند!
پالنگان از راه شهرهای کامیاران و پاوه و سروآباد و سنندج قابل دسترسی است. پس بهانه نگیرید که چون دقیقا نمی‌دانید کجاست آن را برای سفر انتخاب نمی‌کنید.
 

کرمان ـ سیرچ

اینجا با کویر کنار نمی‌آید
همین ابتدا باید اعتراف کنیم ما هم پیشتر مثل خیلی از خوانندگان این مطلب، خیال می‌کردیم کرمان استانی گرم و خشک و بی آب و علف است، اما شما هم باید مثل ما روستاهای طرز، لاله‌زار، میمند، هرزا و ... را ببینید تا باور کنید کرمان یک بهشت کوچک و دوست‌داشتنی است که کمتر کسی از همه جاذبه‌هایش خبر دارد.
 
سخت است از بین روستاهای دیدنی کرمان، یکی را انتخاب کنیم، اما وقتی پای اجبار به میان می‌آید، ما به هزار و یک دلیل، روستای سیرچ از توابع بخش شهداد را برای معرفی می‌پسندیم. می‌پرسید کدام دلایل؟ اول این‌که سیرچ، زادگاه هوشنگ مرادی کرمانی، خالق «قصه‌های مجید» است، دوم آن‌که روستای ما، سروی تاریخی دارد که سیرچی‌ها می‌گویند دوهزار سال از خدا عمر گرفته است. سوم روستای پیشنهادی ما در مجاورت کویر واقع شده، اما در آن پیست اسکی زمستانی ساخته‌اند چون آب و هوایش با خلق و خوی کویر هیچ همخوانی ندارد و خنک و کوهستانی است که همین تضاد موجب شگفتی‌تان خواهد شد. چهارم این‌که در نزدیکی سیرچ، رودخانه‌ای باصفا و کوهی بلند و مناسب برای کوهنوردی وجود دارد. پنجم آن ‌که سیرچ چشمه‌های آب گرمی دارد که کرمانی‌ها، آنها را برای آب‌درمانی مناسب‌سازی کرده‌اند تا از گردشگران استقبالی درخور داشته باشند. و ششم با سفر به سیرچ می‌توانید کره و روغن نباتی مرغوب، خشکبار، قالیچه‌های کوچک و حصیربافته‌های تزئینی سوغاتی بخرید و ... .
ما شش دلیل از هزار و یک دلیل سفر به سیرچ را گفتیم، حالا نوبت شماست که از طریق جاده‌های آسفالته شهرهای کرمان یا شهداد، راهی سیرچ شوید تا شاید 995 دلیل دیگر را هم پیدا کردید

اردیبهشت شاید تنها فرصت شما برای سر زدن به دشت لاله ها باشد اما برای تماشای این لاله های رنگارنگ بهاری نیاز نیست حتما راهی سفری دور در نقطه‌ای خاص شوید...

زیبایی منحصر به فرد دشت های لاله ایران + عکس

اردیبهشت شاید تنها فرصت شما برای سر زدن به دشت لاله ها باشد اما برای تماشای این لاله های رنگارنگ بهاری نیاز نیست حتما راهی سفری دور در نقطه‌ای خاص شوید. ایران خاک لاله خیزی دارد که در هر گوشه‌اش دامنی از لاله‌های سرخ و زرد و سفید را به پاهایتان خواهد ریخت البته اگر مهمان دستان پرسخاوت و باطراوتش باشید. فقط لازم است بدانید عمر این گیاه زیبا سه هفته بیشتر نیست،‌ پس وقت زیادی برای تصمیم‌گیری ندارید.

 

 

اگر اهل غرب كشور هستید دشت‌های سرسبز و پرگل چهارمحال و بختیاری را به شما پیشنهاد می‌كنیم. هوای لطیف مرغزارهای سرسبز و كوهسارهای سربلند و مغرور ایران‌ بهترین محل برای رویش لاله‌های واژگون ـ گل بومی سرزمین ایران ـ است.


دشت لاله

این دشت زیر پوششی رنگارنگ از لاله‌های سرخ رنگ و واژگون، در 12 كیلومتری چلگرد و در نزدیكی روستای بنواستكی از توابع شهرستان كوهرنگ آرمیده است. هوای لطیف، سبك و پاك دشت و پوشش گیاهی بسیار غنی و ارزشمند آن چشم و دل هر بیننده‌ای را می‌نوازد.


دشت لاله

طبیعت سحرآمیز و جاذبه‌های طبیعی افسونگر این مسیر در ورود به دشت لاله‌ها شما را شگفت‌زده و مبهوت زیبایی این دشت خیال‌انگیز و رویایی خواهد كرد.


دشت لاله

در ایلام و ارتفاعات اشترانكوه لرستان نیز گیاه لاله‌ واژگون در ماه‌های فروردین و اردیبهشت به گل می‌نشیند، اگر قصد سفر به این استان‌ها را دارید، می‌توانید به دشت‌های لاله در این مناطق سری بزنید البته با وجود گردو‌غباری كه هم‌اكنون در آنجا جاخوش كرده نه می‌دانیم چه بر سر دشت‌های لاله آنها خواهد آمد و نه می‌توانیم سلامت شما را تضمین كنیم، پس شاید بد نباشد گلستانكوه در 15 كیلومتری جنوب شهرستان خوانسار یا منطقه گردشگری ـ تفریحی آستانه در دهاقان اصفهان را كه یكی دیگر از منطقه‌های طبیعی ـ گردشگری و دارای لاله‌های واژگون زرد رنگ است، انتخاب كنید.


دشت لاله

در نهایت اگر تهرانی یا اهل همین اطراف هستید و وقت سفر به این مناطق را ندارید، می‌توانید سری به دومین جشنواره لاله‌ها در باغ مشاهیر قزوین بزنید و اردیبهشت‌تان را به در كنید. این جشنواره تا نیمه اردیبهشت‌ماه پذیرای قدوم مهربان شماست. گفتم مهربان، ‌چون یادتان باشد كه هر كجا رفتید قصد چیدن این گل‌های زیبا را نكنید كه در صورت ارتكاب این جنایت به ازای چیدن هر گل 30هزار ریال جریمه خواهید شد.


دشت لاله


دشت لاله

 

دشت لاله


دشت لاله

مقبره استرومردخای مقبره‌ی ملكه خشایار شاه و عمویش «استرومردخای» در مركز شهر همدان قرار دارد. ساختمان اولیه‌ی آرامگاه حدود 12 قرن پیش توسط كلیمیان به پاس خدمات استرومردخای احداث شد و بعدها، بارها تجدید بنا گردید و ساختمان فعلی، احتمالاً در قرن هفتم هجری به جای بنای قبلی كه متعلق

اولین پایتخت باستانی ایران

استان همدان از جمله استان‌های كوهستانی، مرتفع، سرد و بادخیز غرب كشور و با ۲۱۷۲ كیلومتر مربع وسعت حدوداً 2/1 درصد كل مساحت ایران را تشكیل می‌دهد.

رشته كوه‌های زاگرس و ارتفاعات الوند كه از شمال غربی همدان به جنوب شرقی این استان امتداد و ارتفاعات و كوه‌های گرمه و سرده، لشگردر، آلمابولاق، سیاه‌دره، چل تابالغان، بهارلو، بوقاطی، آلماباغ، گری، گرمی و خان گرمز موجب شده‌اند كه اغلب شهرهای این استان در ارتفاعات واقع شوند و به علت شرایط اقلیمی و طبیعی، تقریباً در تمام ایام سال وزش باد در سطح استان ادامه دارد.

آب و هوا در مناطق مرتفع كوهستانی سرد و در مناطق جنوبی تقریباً معتدل و كوهستانی می‌باشد. زمستان‌های همدان سرد و طولانی و اكثراً بیش از 4 ماه در سال یخبندان است.

همدان در تمام ایام زمستان دارای شرایط طبیعی مناسبی برای علاقمندان به ورزش‌های زمستانی مثل اسكی است. پیست اسكی تقریباً وسیع و مجهز آن تا ماه‌های اولیه‌ی بهار مورد استفاده علاقمندان قرار می‌گیرد و همه ساله جمع كثیری از علاقمندان به منظور استفاده از امكانات این ورزش مفرح به همدان مسافرت می‌نمایند، اما بهترین زمان برای كسانی كه قصد سفر تحقیقی یا تفریحی و بازدید از جاذبه‌های تاریخی و باستانی همدان را دارند با توجه به شرایط اقلیمی و آب و هوای منطقه از اواخر اردیبهشت تا اواخر مهرماه است.

در این ایام علاوه بر سرسبزی و زیبایی و طبیعت پرگل و گیاه این استان، تابش خورشید و گرمای هوا بسیار مطلوب و دلچسب است.

علیصدر

استان همدان با آن كه فاقد منابع آبی، هم چون دریا و دریاچه است، به علت وجود رشته كوه‌هایی چون زاگرس و الوند و دیگر قلل سر به فلك كشیده و برف‌گیری آنها كه در بیشتر ایام قلل آنها، پوشیده از برف می‌باشند. ذوب تدریجی برف‌های زمستانی در فصل گرما و تابستان رودها و تالاب‌ها و سراب‌ها و چشمه‌های متعددی را بوجود می‌آورند.

بعضی از سراب‌ها و تالاب‌های همدان عمری به درازای ده‌برابر آثار باستانی چند هزار ساله این استان دارند، مثل تالاب زیبای «گردخورده» یا «آق گل» كه زمین‌شناسان طول عمرش را ۴۰ هزار سال تخمین زده‌اند و حدوداً ۵/۱۷ كیلومتر مربع وسعت دارد یا تالاب پیر سلیمان كه هر دو تالاب با پوشش گیاهی فراوان در بهار و تابستان مأمن انواع اردك، فلامینگو، مرغ باران، آب چلیك، كاكانی، حواصیل، غاز و دیگر پرندگان مهاجری هستند كه از روسیه، قفقاز، كشورهای اسكاندیناوی و دیگر نقاط اروپایی و آسیایی به این منطقه می‌آیند.

كشاورزی و باغداری در این استان رونق دارد. كشت آبی و دیم معمول است گندم و جو، سیب‌زمینی، چغندر قند از عمده محصولات كشاورزی همدان هستند.

محصول گردوی همدان، مخصوصاً گردوی تویسركان بی‌نظیر است.

وجود رشته كوه‌های كهنسال، بارندگی فراوان، ساختار طبیعی و عوامل دیگر در طول هزاران سال موجب ایجاد غارهای متعددی گردیده كه بعضی از آنها به علت اقامت انسان در دوران‌های مختلف جنبه‌ی تاریخی دارد و بعضی دیگر به جهت برخورداری از بلوره‌ها و قندیل‌ها و اشكال مختلفی كه بوسیله استالاكتیت و استالاگمیت بوجود آمده، زیبایی و شكوهی دیدنی دارد.

استان همدان شامل 16 شهر و شهرستان به اسامی همدان، نهاوند، تویسركان، ملایر، كبودرآهنگ، اسدآباد، بهار و رزن و 18 بخش و مركز آن شهر همدان است.

همدان

نمایی از شهر همدان

شهر همدان دارای تاریخ و پیشینه‌ای كهن است. احداث و بنای اولیه‌ی آن را بیش از 700 سال قبل از میلاد مسیح می‌رسد.این شهر به دستور دیاكو پادشاه مقتدر ماد بنا شد و او پس از پایان كار احداث و ساختمان كاخی عظیم كه دارای قلاع و دژهای متعدد بود، آن‌را پایتخت و محل خزانه‌ی خود قرار داد و نام هگمتانه را بر آن نهاد.

درباره‌ی چگونگی ایجاد هگمتانه مورخین یونانی نوشته‌اند: دیاآكو پس از انتخاب محلی در كنار كوه الوند (اورتت یا اورنتس) جهت مركز حكومت خود شهر و كاخی عظیم كه شامل هفت قلعه‌ی تو در تو بود احداث كرد. مهمترین و مستحكم‌ترین قسمت این كاخ، قلعه‌ی هفتم بود

 كه داخل آن كاخ پادشاه و خزانه قرار داشت و آنرا اگباتابا نامید. یونانی‌ها واژه‌ی «هگمتانه» یا «هنگمتانه» را كه به زبان پارسی قدیم به معنی محل تجمع است اكتابانا می‌نامند.

این واژه در آثار به جای مانده به زبان ارمنی «اهمتان» و در زبان سریانی و پهلوی «اهمدان» آمده و در گویش نویسندگان عرب «اهمدان» به همدان تبدیل گردیده است.

می‌گویند در تورات نیز نامی از «احتمانا» آمده كه به احتمال زیاد همان هگمتانه می‌باشد.

تپه‌ی باستانی هگمتانه كه در مركز شهر همدان قرار دارد، بقایای شهر باستانی هگمتانه پایتخت عهد كاسی‌ها، مادها و هخامنشیان است. در كاوش‌های باستانی كه در این تپه انجام گرفته آثار بسیار با ارزش و گرانبهایی از دوران باستانی این شهر به دست آمده است.

اكباتان

هگمتانه یا همدان در طول عمر چند هزار ساله‌ی خود با فراز و نشیب و حوادث و وقایع زیادی روبرو شده، و دوران‌های سخت یا آرامی را پشت سر گذاشته و بارها ویران و آباد شده است.

هگمتانه برای اولین بار در دوران حكومت بخت‌النصر و به دستور او به كلی ویران شد ولی هنگامی كه داریوش بزرگ زمام امور را به دست گرفت، بر بازسازی و ترمیم ویرانی‌ها و آبادانی آن همت گماشت و بعدها در دوران حكمرانی اشكانیان و ساسانیان، با احداث كاخ‌ها و قصرهای باشكوه برای اقامت پادشاهان اشكانی و ساسانی این شهر به اوج عظمت و آبادانی و زیبایی خود رسید، اما:با پیروزی اعراب نه تنها كاخ‌های سلطنتی تخریب بلكه تمام شهر به طور كامل ویران شد. این تسلسل آبادانی و ویرانی، حمله و تاراج و ترمیم خرابی و بازسازی، قرن‌های متمادی تا سال 1135 هجری ادامه یافت و از آن سال به مرور ثبات و ایمنی نسبی یافت و چون در مسیر جاده‌ی ابریشم و راه‌های اصلی منطقه‌ی غرب كشور قرار داشت به زودی به صورت یكی از مراكز بازرگانی درآمد.

در شهر همدان و دیگر شهرهای این استان بقایای آثار باستانی و تاریخی فراوانی مثل كتیبه‌ها، برج‌ها، كاخ‌ها و… وجود دارد كه یادآور دوران عظمت و شكوه ایران باستان می‌باشد. تپه‌ی باستانی هگمتانه در سال 1913 میلادی توسط یك هیأت فرانسوی كه از سوی موزه لوور پاریس ماموریت یافته بود، مورد كاوش و حفاری باستان شناسی قرار گرفت.

در حفاری‌های انجام شده علاوه بركشف اشیاء با ارزش عهد باستان، آثاری به دست آمد كه نمودار وجود شبكه‌ی منظم آبرسانی در شهر باستانی هگمتانه بود و در كاوش‌هایی كه در سال‌های 1362 تا 1370 انجام گرفت، یكی دیگر از كهن‌ترین آثار تمدن بشر یعنی حصار طولانی و دو برج عظیم این شهر كشف شد.

كتیبه‌های گنج‌نامه

كتیبه‌های گنج‌نامه

در 5 كیلومتری همدان و در دامنه‌های الوند دره‌ی باصفای عباس‌آباد قرار دارد كه كتیبه‌ها و آبشار گنج‌نامه نیز در امتداد همین دره واقع شده است.

در این دره سنگ نبشته‌هایی از زمان داریوش اول هخامنشی برجای مانده كه گفته می‌شود پس از اتمام كار سنگ نبشته‌های بیستون به دستور داریوش برسر راه هگمتانه كه پایتخت تابستانی هخامنشیان و در مسیر جاده‌ی شاهی قرار داشت كار نقر و حتك آن انجام گرفته است.

هر یك از این كتیبه‌ها به سه زبان فارسی باستانی، اعیلامی یا شوشی، بابلی و به خط میخی مادی یا هخامنشی می‌باشد.

در گذشته با توجه به این كه گفته می‌شد خزانه‌ی هخامنشیان در هگمتانه قرار داشته تصور عمومی بر این بود كه سنگ نبشته‌ها، راهنمای محل خزانه و گنج‌های داریوش است ولی پس از آن كه باستان شناسان فرانسوی و انگلیسی موفق به ترجمه‌ی آنها شدند، محرز شد كه سنگ نبشته‌ها راز مكتوب گنج نیست بلكه ورقی از تاریخ باستانی ایران است.

یكی از این دو كتیبه مربوط به داریوش هخامنشی و دیگری مربوط به خشایار شاه می‌باشد. ترجمه‌ی كتیبه داریوش چنین است.

«خدای بزرگ است اهورمزدا، كه این سرزمین را آفرید، كه مردم را آفرید، كه شادی برای مردم آفرید كه داریوش را شاه كرد، شاهی از بسیاری، فرمانروایی از بسیاری..

منم داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمین‌هایی كه نژادهای گوناگون دارند، شاه سرزمین دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی»

و كتیبه‌ی دیگر كه مربوط به خشایار شاه و در قسمتی پایین‌تر از كتیبه‌ی داریوش قرار دارد، قسمت اول متن آن همان متن كتیبه‌ی داریوش است ولی در جملات آخر پس از شاه شاهان نوشته شده «شاه كشورهای دارای ملت‌های بسیار، شاه این سرزمین بزرگ، دور دست پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی»

شیر سنگی

شیر سنگی

شیر سنگی كه بیش از 2 متر طول و یك متر و 20 سانتیمتر عرض و اندازه ارتفاع سینه‌اش می‌باشد یكی دیگر از آثار باقی‌مانده‌ی عهد باستان است.

این شیر كه پاهایش شكسته و مفقود شده و گذشت ایام خسارت‌هایی به بدنه‌اش وارد ساخته، كاملاً زیبایی و صلابت خود را حفظ كرده است.

در مورد زمان ساخت شیر سنگی، روایات متفاوتی وجود دارد كه از دوره‌ی پارت‌ها و مادها شروع و به دوران اسكندر ختم می‌شود، اما قوی‌ترین نظریه اینست كه این مجسمه و قرینه‌اش در زمان اشكانیان در دو طرف دروازه نصب بوده‌اند.

مقبره استرومردخای

مقبره‌ی ملكه خشایار شاه و عمویش «استرومردخای» در مركز شهر همدان قرار دارد.

ساختمان اولیه‌ی آرامگاه حدود 12 قرن پیش توسط كلیمیان به پاس خدمات استرومردخای احداث شد و بعدها، بارها تجدید بنا گردید و ساختمان فعلی، احتمالاً در قرن هفتم هجری به جای بنای قبلی كه متعلق به قرن سوم هجری بوده، احداث گردیده است.

در داخل بنای آرامگاه، دو صندوق منبت‌كاری گران قیمت وجود دارد كه هریك بر روی قبری قرار گرفته است. این دو قبر را به استرومردخای نسبت می‌دهند و براساس روایات موجود استر با نفوذ خود مانع كشتار كلیمیان در زمان خشایار شاه شده است.

کیخسرو شهریار آرمانی و آیینی ایران است. از این روی هنگامی‌که به بزرگترین کارزار خویش که همانا در بندافکندن و کشتن افراسیاب تورانی است، دست می‌یابد....

نمادشناختی برف در اسطوره‌های ایران +عکس

از دید نمادشناسی، برف در اسطوره‌های ایرانی پدیده‌ای خجسته و باشگون و اهورایی شمرده می‌شود. هرچند از پدیده‌هایی است که با روزگار سرما در پیوند است که در چشم ایرانیان روزگاری سخت، بی شکون و اهریمنی می‌نموده است. اما با این وجود این خجستگی برف در روزگار سرما بازمی‌گردد به رنگ سفید آن.


 برف یکی از ریزش‌های آسمانی و نیز نام پوششی است که از آن بر زمین تشکیل می‌گردد. واژه کنونی «برف» از واژه پهلوی

«وَفر»

گرفته شده‌است. برف در زبان کهن پهلوی به شکل‌های‌های

«اِسنیزَگ»، «اِسنیخر»

و

«اِسنوی»

نیز آمده‌ است که همگی با واژه (snow) در زبان انگلیسی هم ریشه‌اند.



در فرهنگ ایران باستان، برف همچون باد، باران، مه و ابرِ باران زا، از آفریده‌های مادی پیش از آفرینش زمین دانسته شده‌است. خدای برف یکی از اسب‌های گردونه ناهید یا اناهیتا بود.

(آناهیتا

در زبان اوستایی، نام یک پیکر کیهانی ایرانی است، که ایزدبانوی «آب‌ها» (آبان) پنداشته وستوده می‌شود و ازین رو با نمادهایی چون باروری، شفا و خرد نیز همراه است). در اوستا به

بارش برفی سنگین

اشاره رفته‌است و در یشت‌ها (سرودهایی هستند که عموماٌ به ستایش خدایگان قدیم ایرانی مانند مهر، ناهید و تیشتر و غیره اختصاص دارند)، زمستان هولناکی پیش بینی شده که سه سال زمین را دچار باران و تگرگ و برف و باد سرد خواهد کرد، چندان که زمین ویران و مخلوقاتش نابود خواهند شد. در شاهنامه روایتی هست که در جنگ ایران و توران در زمان کیخسرو، برف سنگینی همه جا را پوشاند، چنانکه نبرد از یاد همگان رفت و ناچار شدند که اسبان جنگی را بکشند و بخورند.


از دید نمادشناسی، برف در اسطوره‌های ایرانی پدیده‌ای خجسته و باشگون و اهورایی شمرده می‌شود. هرچند از پدیده‌هایی است که با روزگار سرما در پیوند است که در چشم ایرانیان روزگاری سخت، بی شکون و اهریمنی می‌نموده است. اما با این وجود این خجستگی برف در روزگار سرما بازمی‌گردد به رنگ سفید آن. سفیدی در نمادشناسی ایرانی همیشه نشانه ای فرخنده بوده استف برخلاف سیاهی که نشانه‌ای است پلید و ناهمایون و اهریمنی. از این روی برای نمونه در خوان‌هایی که پهلوانان آیینی از آنها می‌گذرند تا به پاکی و پالایش برسند ما به نماد برف بازمی‌خوریم. در خوان‌های نهایی، هنگامی‌که پهلوان به فرجام نبرد و تلاش شگرف و دشوار خود می‌رسد، برف به نمود می‌آید و رخ می‌نماید. این نشانه آن است که پهلوان آیینی از تیرگی‌های تن و از آلایش‌های گیتی که جهان خاکی است می‌رهد و به سفیدی، به روشنی و رهایی راه می‌جوید. در همین زمینه یک کارکرد برجسته نمادشناختی از برف در داستان کیخسرو دیده می‌آید. کیخسرو شهریار آرمانی و آیینی ایران است. از این روی هنگامی‌که به بزرگترین کارزار خویش که همانا در بندافکندن و کشتن افراسیاب تورانی است، دست می‌یابد، در فرازنای شکوه فرمان روایی به ناگاه پادشاهی را رها می‌کند و به پارسایی و پرهیز روی می‌آورد و کار جهان خاکی را فرو می‌گذارد تا زنده به مینو (جهان نهان) راه ببرد. این راه بردن بدین سان در داستان آمده است که کیخسرو با تنی چند از پهلوانان نامدار ایرانی به کوهی می‌رسد. کیخسرو همراهان را بدرود می‌گوید و در آن کوه در میانه برف و بوران از دیدگان ناپدید می‌شود. آخرین پیوند کیخسرو با گیتی با جهان پست در برف رخ می‌دهد، چنانکه گویی برف مرز میان گیتی و مینو است کیخسرو با گذشتن از برف و نهان شدن در آن به جهان دیگر که جهان جاوید و جان است، راه می‌برد. از این رو اگر نمادشناسانه به این داستان حماسی و نمادین ایرانی بنگریم، کیخسرو از سیاهی گیتی و تن به یکبارگی می‌رهد سراپا به سفیدی می‌رسد، این سفیدی آغازی است برای آنکه به پیراستگی و پالایش بازپسین دست بیابد و به جهان نهان به نزد آفریدگار راه بجوید.


ایران ما به سواحل شمال ,مشهد و شیراز خلاصه نمی شود بلکه هزاران دیدنی مذهبی ,تاریخی و طبیعی در آن یافت می شود که شاید اسم آنها به گوش شما هم نرسیده باشد....

زیباترین کوه های ایران زمین + عکس
ایران ما به سواحل شمال ,مشهد و شیراز خلاصه نمی شود بلکه هزاران دیدنی مذهبی ,تاریخی و طبیعی در آن یافت می شود که شاید اسم آنها به گوش شما هم نرسیده باشد.
برای رسیدن به این زیبایی ها فقط کافیست چشم هایتان را باز کنید و به جستجو بپردازید .حتما شگفت زده خواهید شد.
در این مطلب شما را با 10 کوه برتر و دیدنی ایران آشنا می کنیم.
 
1. دماوند
irtravel.com 
کوه دماوند بلند ترین کوه ایران و همچنین بزرگترین آتشفشان خاور میانه است. این کوه در بخش مرکزی رشته کوه البرز و بخش لاریجان شهرستان آمل قراردارد.
اگرچه این کوه از لحاظ تقسیمات کشوری جزء رشته کوه البرز است اما در زوهای صاف و آفتابی در تهران ,قم و ورامین هم قابل رویت است.
این کوه اولین اثرطبیقی است که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و در اساطیر و کتاب های متعدد از آن نام برده شده است.
این کوه به عنوان بلندترین کوه کشور همواره مورد توجه کوهنوردان بوده است.همچنین دماوند دارای چشمه‌های آب گرم لاریجان، اسک و وانه است.
 

2.دنا
 irtravel.com
دِنا بلندترین قله رشته‌کوه‌های زاگرس در باختر ایران و در باختر مرکز فلات ایران است.
بلندای این قله ۴۴۴۸ متر است و در ۳۵ کیلومتری شمال غربی شهر یاسوج در شهر سیسخت جای گرفته‌است. شهرستانی که این قله در آن قرار دارد نیز شهرستان دنا نام دارد.بارش سالانه در این قله از ۶۰۰ تا ۱۲۰۰ میلی‌متر است و رودهای بسیاری نیز از آن سرچشمه می‌گیرند.
 

3.زرد کوه
irtravel.com 
 
زرد کوه بختیاری با حداکثر ارتفاع بیش از ۴۲۰۰ متر دومین کوه زاگرس از نظر ارتفاع (پس از دنا) است.
این کوه در نزدیکی کوهرنگ در استان چهار محال و بختیاری در ایران قرار دارد.رشته کوه های زرد کوه بختیاری در جنوب غربی ایران و از انتهایی‌ترین قسمت غربی استان چهارمحال و بختیاری تا شرق و شمال شرق خوزستان امتداد یافته‌است. این رشته کوه یکی از غنی‌ترین ذخایر طبیعی آب ایران است و دو رودخانهٔ پرآب کشور (کارون و زاینده‌رود) نیز از دامنه‌های آن سرچشمه می‌گیرند.
از قلل زیبا و معروف آن می‌توان به شاه شهیدان، زرده، دوزرده، هفت‌تنان، کلونچین و کینو اشاره کرد. در این میان، قلّه کلونچین، با ارتفاع ۴۲۲۱ متر بلندترین قله زردکوه بختیاری است. همچنین قله شاه شهیدان هم ۴۱۵۰ متر بلندی دارد.
 

4.تفتان
 irtravel.com 
تَفتان نام تنها آتشفشان فعال در سراسر ایران است. این کوه در منطقهٔ جنوب شرقی ایران، در استان سیستان و بلوچستان قرار گرفته‌است. این قله در حدود چهار هزار متر از سطح آب‌های آزاد ارتفاع دارد و بلندترین قله در منطقه جنوب شرقی ایران است. نزدیکترین شهر به تفتان خاش نام دارد.
تفتان در زبان پارسی به معنای مکان گرما است. این آتشفشان فعال است و گازهای گوگرد در دهانه آن منتشر می‌شوند. کوهنوردان عموما از یال غربی صعود می‌کنند که پناهگاه مجهزی ساخته شده‌است.
به دلیل وزش بادهای سنگین و سرد در فصل زمستان عموماً صعود به این قله بسیار دشوار است.
 

5.توچال
 irtravel.com 
توچال قله‌ای در شمال تهران و به ارتفاع ۳۹۶۲ متر می‌باشد که بخشی از دامنه رشته‌کوه‌های البرز است. دامنهٔ جنوبی توچال مجاور با شهر تهران و قلهٔ آن مشرف به این شهر است.
مشهورترین و پر رفت و آمدترین پناهگاه‌ها و جان‌پناه‌های توچال به ترتیب از شرق به غرب کلک‌چال، شروین، شیرپلا، ایستگاه پنجم تله کابین، اسپیدکمر و پلنگ‌چال هستند که همگی آن‌ها مشرف به تهران هستند.
پیست اسکی و تله کابین
 irtravel.com 
تله‌کابین توچال دارای سه خط اصلی و سه خط تله‌سی‌یژ و یک خط تله‌اسکی می‌باشد. روی هم رفته درازای سه خط اصلی این تله‌کابین، نزدیک به ۷۵۰۰ متر است که در میان تله‌کابین‌های نصب شده در دنیا یکی از طولانی‌ترین خطوط تله‌کابین پیوسته به شمار می‌رود. ایستگاه سوم این تله کابین در ارتفاع ۲۰۰۰ متری از سطح دریا، ایستگاه پنجم در ارتفاع ۳۰۰۰ متری و ایستگاه هفتم در ارتفاع ۳۷۰۰ متری از سطح دریا است.
کار ساخت تله‌کابین توچال، در سال ۱۳۵۳ به دست بهمن باتمانقلیچ و با همکاری شرکت فرانسوی «پوما» و شرکت اتریشی «دوپل مایر» آغاز شد و در سال ۱۳۵۷ پایان یافت.
از سال ۲۰۰۳ مهمان‌پذیری به نام «هتل توچال» در ایستگاه هفتم تله‌کابین توچال تکمیل و راه‌اندازی شده‌است. نمای این هتل از چوب بوده و به دامنهٔ شمالی توچال و دامنهٔ جنوبی البرز مرکزی و قلل آزادکوه و خلنو اشراف دارد. قدیمی‌ترین جان‌پناه کوهنوردی ایران (اسپید کمر) در جنوب قلهٔ توچال و شرق ایستگاه ۵ قرار دارد.
 

6.اشتران‌ کوه‌
 irtravel.com 
اشتران کوه‌، از بلندترین‌ رشته‌ کوه‌های‌ کوهستان‌ زاگرس است‌
این‌ رشته‌ کوه‌ بخشى‌ از چین‌خوردگى‌ زاگرس‌ (میانى‌) است‌ که‌ در امتداد شمال‌ باختری‌ - جنوب‌ خاوری‌ به‌ طول‌ حدود 50 کم و عرض‌ حدود 2 تا 11 کم در فاصله دو شهرستان‌ دورود و الیگودرز از استان‌ لرستان‌ قرار گرفته‌ است‌، به‌ گونه‌ای‌ که‌ از 10 کیلومتری‌ جنوب‌ خاور شهر دورود آغاز، و به‌ جنوب‌ روستای‌ چقاگرگ‌  منتهى‌ مى‌شود.
رودهای‌ کوچک‌ بسیاری‌ از این‌ قله‌ها سرچشمه‌ مى‌گیرند که‌ مهره‌ زرین‌، ماربره‌، گهررود، دره‌ دایى‌ و دره‌ دزدان‌ از آن‌ جمله‌اند. دریاچه گهر در یکى‌ از دامنه‌های‌ جنوب‌ باختری‌ اشتران‌کوه‌ و در دره گهررود قرار دارد.
دامنه‌های‌ اشتران‌ کوه‌ از دیرباز محل‌ استقرار برخى‌ طوایف‌ بوده‌ است‌؛ خاندان‌ فضلویه‌ که‌ از کردهای‌ شام‌ شمرده‌ مى‌شدند، پس‌ از مهاجرت‌ از آنجا و عبور از میافارقین‌ و آذربایجان‌، دامنه‌های‌ شمالى‌ اشتران‌کوه‌ را به‌ عنوان‌ محل‌ استقرار خود برگزیدند. آنان‌ بعدها به‌ اتابکان‌ لرستان‌ شهرت‌ یافتند.
مراتع‌ دامنه‌های‌ اشتران‌ کوه‌ مورد استفاده عشایر این‌ ناحیه‌ است‌. اشتران‌ کوه‌ و به‌ ویژه‌ دریاچه گهر دارای‌ جاذبه‌های‌ طبیعى‌ بسیاری‌ است.‌
این رشته کوه از لحاظ گونه‌های جانوری و گیاهی جزء مناطق حفاظت شده است و در سال ۱۳۴۸ جزء محیط زیست جهانی قرار گرفت.
از گونه‌های جانوری آن می‌توان به خرس قهوه‌ای، روباه، کفتار، گراز، گرگ خاکستری، بز کوهی، قوچ و از پرندگان می‌توان به عقاب، کبک، جغد، اردک و شاهین اشاره کرد که همگی تحت حفاظت محیط زیست می‌باشند.
در اشترانکوه پسته کوهی به فراوانی یافت می‌شود و پوشش گیاهی متنوع آن اعم از گون، ریواس و استپ‌ها در شیب ملایم بعضی نقاط و گل‌های طبیعی و خودرو محل مناسبی برای جانوران ساکن در اشترانکوه‌است که در آن زاد و ولد کرده و از آنان تغذیه می‌کنند.
 

7.بی‌بی شهربانو
 irtravel.com 
کوه بی‌بی شهربانو در جنوب شرقی تهران قرار دارد
در دامنه‌های کوه ری و بر فراز صخره‌ای کوهستانی، بنایی گنبدی مینایی به نام بقعه بی‌بی شهربانو واقع است.
پایین پله‌های بقعه بی‌بی شهربانو و در سمت راست غاری به چشم می‌خورد که مدخل تنگ و باریکی دارد.
داخل غار نیز برای نذر شمع روشن می‌کنند. در قسمتی از این غار پنجره‌ای مشبک قرار دارد.
در این کوه ساختمانی کهن به نام بقعه بی‌بی‌شهربانو وجود دارد.
آثار باقی‌مانده از بافت تاریخی ری که دیوار اصلی برج و باروی این شهر بوده در شمال روی بلندی‌های چشمه علی تا غرب کوه بی بی شهربانو، ادامه می‌یابد.
 

8.کوه سبلان
 irtravel.com 
سبلان با تلفط ترکی آذربایجانی ساوالان و در تالشی سفلون، نام کوهی است مرتفع در شمال غرب کشور و در استان اردبیل
کوه سبلان در شمال شرقی و در ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی مشگین شهر قرار دارد.
سبلان سومین قله بلند ایران و یک کوه آتشفشانی غیر فعال است. ارتفاع قله این کوه ۴۸۱۱ متر است و در بالای قله آن دریاچه کوچکی قرار دارد.
سبلان به خاطر آبگرم‌های طبیعی دامنه کوه، طبیعت تابستانی زیبا و پیست اسکی معروف الوارس مورد توجه گردشگران است.
در جبهه غربی، قله سلطان و در کنار جانپناه سنگی به شکل عقاب قراردارد که در طول زمان به نمادسبلان تبدیل شده است.
این قطعه سنگ که به واقع اعجاز طبیعت است به شکل عقابی است که نشسته و سر را به جانب شرق چرخانده است.
این کوه در طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۵۰ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۸درجه و ۱۷دقیقه شمالی قرار گرفته‌است.
برای این کوه عظیم ۶۰ کیلومتر طول و ۴۵ کیلومتر پهنا تخمین می‌زنند و سطحی که به وسیله آن در آذربایجان قرارگرفته نزدیک به ۶۰۰۰ کیلومترمربع است.
سلسله کوه‌های سبلان به طور کلی سه قله معروف دارد قله بزرگ آن به سلطان و دو قله دیگر به هرم و کسری مشهورند.
امتداد سبلان شرقی - غربی است و از شرق و شمال و جنوب کوهی به نام قوشه داغ آن را به رشته کوه ارسباران متصل می‌کند.
قسمت شرقی کوه سبلان به قله آتشفشان سبلان که در ارتفاع ۴۸۱۱ متری قرار دارد منتهی می‌شود.
در قله آن دریاچه‌ای زیبا به چشم می‌خورد و تمام قلل سبلان در ایام سال پوشیده از یخ و برف‌های دائمی است.
 

9.سهند
irtravel.com 
سهند نام قله‌ای در جنوب شهر تبریز دراستان آذربایجان شرقی است
ارتفاع کوه سهند از سطح دریا 3695 متر می‌باشد و مخروطی بسیار پهن و گسترده دارد که از توف‌ها و خاکسترهای فوران تشکیل گردیده و بر اثر آب‌های جاری دره‌های تنگی در آنها ایجاد شده است.
سهند در زمره کوه‌های رشته کوه‌های البرز است که در شمال مراغه و از غرب به شرق کشیده شده و بلندترین قله آن جام نام دارد که ۳۷۱۰ متر ارتفاع دارد. سهند و جام دو قله به هم چسبیده این رشته کوه می‌باشند.
سهند در تمام سال پوشیده از برف است. دامنه‌های سهند در طول سال پوشیده از گل و ریحان و لاله واژگون است.
کوهستان سهند بعد از سبلان یکی از بزرگترین و مهمترین برجستگی‌های آذربایجان و از معروفترین کوه‌های آتشفشان و خاموش ایران است که در 50 کیلومتری جنوب تبریز و 40 کیلومتری شمال مراغه قرار گرفته است.
قله منفرد و آتشفشانی خاموش سهند در میان جلگه آذربایجان قد برافراشته است این کوهستان آتشفشانی خاموش شبیه آرارات و البرز و سبلان بوده خط فاصل بین دو توده خروجی البرز و توده ارمنستان به وجود آمده است.
ارتفاع متوسط سهند 1400 تا 2200 متر بوده که در آن بریدگی‌های سخت، دامنه‌هائی با شیب تند با تنگه‌های باریک و رشته کوه‌ها کشیده شده در موازات یکدیگر به وجود آمده است.
در این تنگه‌های کوهستانی رودخانه‌های پر آبی به سوی دو آبگیر عمده آذربایجان یعنی دریاچه ارومیه و دره قزل اوزن جریان دارند.
جهت رشته کوه‌های سهند اکثراً شرقی - غربی است ولی در مجموع کوه‌های سهند به صورت شعاعی در جهت مساوی کشیده شده‌اند.
حد شرقی سهند، شهرستان هشترود تا دره قزل اوزن و حد غربی آن سواحل شرقی دریاچه ارومیه می‌باشد.
 

10.كوه‌هاي مريخي
 irtravel.com
 
كوه‌هاي منحصربه‌فرد و زيباي مريخي كه در جاده چابهار به گواتر ديده مي‌شوند، از زيباترين مناظر طبيعي ايران هستند كه كمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند.
حدود 40 تا 50 كيلومتر پس از چابهار به سمت بندرگواتر، كوه‌هايي در سمت چپ جاده نمايان مي‌شود كه به كوه‌هاي مينياتوري يا مريخي معروفند. وجود اين كوه‌ها با توجه به منظره كاملا متفاوتي كه در سمت راست جاده و رو به‌سوي دريا وجود دارد، باعث مي‌شود تا يكي از زيباترين جاده‌ها و مناظر طبيعي استان سيستان و بلوچستان به‌وجود آيد كه به دليل عدم معرفي، كمتر مورد بازديد قرار گرفته‌اند.
اين كوه‌ها كه از منحصربه‌فردترين كوه‌هاي ايران است، به ثبت و حفاظت محيط زيست نيز در نيامده‌اند تا دست کم به اين وسيله نامشان در فهرست مناظر زيبا و بي‌نظير ايران به‌جا گذاشته شود.
كوه‌هاي مريخي مناظري از کوه‌هاي کره ماه را براي انسان تداعي مي‌کنند و جنس رسوبي آنها و همچنين فرسايش خاص كوه‌ها موجب ايجاد شيارها و تراش‌هاي زيبايي شده است که گويي نقاشي ماهر آنها را به تصوير کشيده است.
اين کوه‌ها كه چاک چاک هستند و شکل‌هاي نامانوس دارند و فاقد پوشش گياهي هستند و به خاطر غيرعادي بودنشان، در سال‌هاي اخير و در ميان گردشگران، به کوه‌هاي مريخي شهرت يافته‌اند، نمونه‌هاي بدبوم (بدلند) هستند که پديده بوم‌شناختي ويژه‌اي است.
رنگ تقريبا سفيدرنگ کوه (چيزي ميان طوسي و سفيد) با واريزه‌هاي بسيار در پاي ‌آن، وجود گرما و حرارت و شرجي هوا و رطوبت نسبتا بالا و سوي ديگر آن دريا که به‌اين منظره آغوش گشوده است، مناظري رويايي و تخيلي را در ذهن بيننده پديد مي‌آورد. همين منظره منحصربه‌فرد كه جاده چابهار ـ گواتر آن را به دو نيم تقسيم كرده، باعث شده تا اين جاده به يكي از زيباترين جاده‌هاي ايران تبديل شود. يك‌سو كوه‌هاي مخروطي مريخي با آن رنگ خاكستري خيال‌انگيز و سوي ديگر درياي سبز و ماسه‌هاي اندكي سرخ با درختچه‌هاي بياباني در كرانه آن.
دشت كه در ميان جاده آبگير مي‌شود، تالاب‌هايي را پدپد مي‌آورد، كه در سوي دريا صورتي است و در سوي كوه خاكستري مايل به سفيد. جايي كه به آن تالاب صورتي مي‌گويند. اين جاده كه با سراشيبي‌ها و سربالايي‌هاي بسيار، نمايان شدن گاه‌به‌گاه دريا در سمت چپ و نظاره منظره از ارتفاع، از جاذبه‌هاي خاص گردشگري در استان سيستان و بلوچستان است.

هتل بین‌المللی زمانی که در خارج از ایران شكل گرفت کم کم به مرزهای ما هم  راه پیدا کرد اما هیچ گاه به معنای واقعی کلمه در ایران پا نگرفت. در تعاریف گردشگری، به هتلی می‌‌توان عنوان «بین‌المللی» اطلاق كرد كه حداقل یك شاخه یا شعبه دیگر در كشوری غیر از

سهم ایران از هتل های بین المللی

هتل بین‌المللی زمانی که در خارج از ایران شكل گرفت کم کم به مرزهای ما هم  راه پیدا کرد اما هیچ گاه به معنای واقعی کلمه در ایران پا نگرفت. در تعاریف گردشگری، به هتلی می‌‌توان عنوان «بین‌المللی» اطلاق كرد كه حداقل یك شاخه یا شعبه دیگر در كشوری غیر از كشور خود داشته باشد و به شكل هتل های زنجیره ای عمل كند و سیستم و گردش کار آنها یکی باشد. مثل هتل های هیلتون وهایت، رامادا، هالیدی این، شرایتون و…. تازه این هتل‌های زنجیره‌ای نیز نام بین‌المللی را بر سردر خود ندارند.

حال سوال اینجاست چرا بعضی از هتل‌ها در ایران به‌خود اجازه داده‌ و یا مجوز گرفته‌اند که بر سردر خود نام هتل بین‌المللی یا بزرگ نصب کنند چراکه نه بزرگ هستند و نه شعبه‌ای در کشورهای دیگر دارند.

شاید در دسترس ترین پاسخ این باشد كه این هتل‌ها در خارج ایران دفتر رزرو دایر كرده‌اند! اما  راه‌اندازی این دفاتر دلیلی بر بین‌المللی بودن هتل نیست چراكه حتی یک پانسیون، هتل آپارتمان یا مسافرخانه نیز می‌توانند دفتری دایر كرده و اقدام به پذیرش مسافركنند. هتل بین المللی معمولا به هتل‌های زنجیره که اغلب در تمام کشورها به همان نام وجوددارد و گردانندگان آنها نیز از دانش فنی لازم برخوردار هستند اطلاق می‌شود.

 

هتل هایی که در ایران از نام‌های هتل بزرگ یا هتل بین‌المللی استفاده می کنند، هنوز یک رستوران دارند و اگر هتلی هم چند رستوران داشته باشد فقط قیمت غذا ها متفاوت است نه نوع و تنوع غذاها

 

ستاره های حلبی

برخی از این هتلداران فکر می کنند به صرف داشتن ستاره‌های زیاد در كنار نام هتل می‌توانند عنوان بین‌المللی بر آن بگذارند در حالیكه چنین نیست. به‌عنوان مثال در کانادا و در شهر هالی‌فکس دو هتل هالیدی این، وجود دارد و هر دو هتل درجه پائین دارند و در مانیل فلیپین هتل هالیدی این، درجه بالاتری دارد و بسیار لوکس تر از هتل های شهرهالی فکس کانادا است.

 

هتل بزرگ چیست؟

اصطلاح هتل بزرگ هم توسط بسیاری از هتلداران ایرانی استفاده می شود بدون اینكه تعدادی از آنان بدانند هتل بزرگ دارای چه مفهومی است. به عنوان مثال در ایران هتلی وجود دارد كه با 150 اتاق خود را هتل بزرگ می‌داند و هتل دیگری  كه با بیش از 400 اتاق و 3 رستوران خود را هتل بزرگ نمی‌دانند. اگر از این هتل‌ها سئوال شود مفهوم هتل بزرگ چیست و یا شرایط نام هتل بزرگ چه باید باشد، نمی‌دانند.

هتل بزرگ در همه دنیا با یك عنوان تعریف شده است و دارای ضوابط و استاندارد‌های خاصی است و اگر هتلی شرایط لازم را داشته باشد می تواند از این عنوان استفاده كند. هتل هایی که در ایران از نام‌های هتل بزرگ یا هتل بین‌المللی استفاده می کنند، هنوز دارای یک رستوران خاص هستند و اگر هتلی هم چند رستوران دارد فقط قیمت غذا ها متفاوت است نه نوع و تنوع غذاها، هنوز هتلی در ایران وجود ندارد که سالن برای برگزاری سمینار بین‌المللی که درآن سیستم simultanious ترجمه همزمان و ... پیش بینی شده باشد.

هتل بزرگ به هتلی گفته می‌شود كه تمام امكانات یك هتل معمولی را داشته و علاوه بر آن تعداد زیاد از انواع اتاق مثل سوئیت، آپارتمان، كابانا، بنگلو و…را داشته باشد. همچنین دارای امكاناتی از قبیل استخر، مانژاسب سواری، قایق سواری، زمین گلف، پمپ بنزین و… باشد. متاسفانه در ایران تعدادی از هتل‌ها عنوان بین‌المللی و بزرگ دارند، اما نه شعبه‌ای در خارج از كشور ندارند و نه امكانات لازم برای مهمانان.

 

اصطلاح هتل بزرگ هم توسط بسیاری از هتلداران ایرانی استفاده می شود

 بدون اینكه تعدادی از آنان بدانند هتل بزرگ دارای چه مفهومی است.

به عنوان مثال در ایران هتلی وجود دارد كه با 150 اتاق خود را هتل بزرگ می‌داند و هتل دیگری  كه با بیش از 400 اتاق و 3 رستوران خود را هتل بزرگ نمی‌دانند

 

استفاده ابزاری از این عناوین در كوتاه مدت می‌تواند درآمدی نصیب هتل كند اما در درازمدت هیچ سودی در بر نخواهد داشت و بهترین تبلیغ، خدمات و سرویس‌دهی خوب و قیمت مناسب به میهمانان است.

بد نیست از چند هتل بین‌المللی و بزرگ درسطح دنیا نام ببریم كه درحال حاضر با چه امكاناتی مشغول فعالیت هستند و آنها مقایسه‌ای گذرا كنیم با هتل‌های بزرگ در ایران.

هتل كنكورد Concords hotels با شعبه‌هایی درپاریس، لندن، مادرید، میلان، فرانكفورت، ژنو، میامی، آمستردام، توكیو و برزیل؛ با داشتن 12968 اتاق كه فقط درشعبه توكیو 1059 اتاق، 13 رستوران، 5 استخر و سالنی باگنجایش 2500 نفر دارد نه ازعنوان بزرگ استفاده می كند و نه ازبین‌المللی. همچنین هتل «هالیدی این» كه برای ایرانی ها شناخته شده است با 1600 شعبه، هتل pacific در توكیو با 945 اتاق و 41 سوئیت و انواع رستورانهای چینی، ژاپنی، فرانسوی و… از عنوان بزرگ استفاده نكرده است.

هتل هایی كه به عنوان بزرگ در ایران فعالیت می كنند نه تنها بزرگ نیستند كه در مقام مقایسه اصلاً به حساب نمی آیند. وقتی در لاس وگاس هتلی با 5600 اتاق وجود داشته باشد آیا می توانیم به هتل با 150 یا 300 اتاق عنوان بزرگ بدهیم.

امروزه هتلهایی كه بالغ بر 1000 اتاق دارند، درخاور دور و آمریكا و اروپا خود را هتل بزرگ نمی‌نامند. در حال حاضر چه از نظر اتاق و چه از نظر امکانات و خدمات و شرایط در ایران هتل بزرگ نداریم و استفاده از عناوین بین‌المللی و هتل بزرگ تنها جنبه تبلیغاتی دارد که از آن استفاده می كنند و این عناوین باعث آماده کردن مسافر برای پرداخت پول بیشتر و گمراه کردن مسافر است.

ایرانی كه «مندویل» برای اروپاییان به تصویر كشیده بود، عبارت بود از بهشتی روی زمین، كشوری صاحب تجمل، مكانی پر از نور و الوان و دارای باغ‌های آفتاب‌گیر و معطر كه زمزمه نهرهای جاری و نغمه پرندگان، هوای آن را پركرده بود.ساكنان شهرهای خوب و دلكش آن را مردمان حكیم

انگیزه های سفر به ایران

ایرانی كه «مندویل» برای اروپاییان به تصویر كشیده بود، عبارت بود از بهشتی روی زمین، كشوری صاحب تجمل، مكانی پر از نور و الوان و دارای باغ‌های آفتاب‌گیر و معطر كه زمزمه نهرهای جاری و نغمه پرندگان، هوای آن را پركرده بود.

ساكنان شهرهای خوب و دلكش آن را مردمان حكیم و خردمند و فالگیران و ستاره‌شناسان و منجمان غیب‌گو و امیران و بزرگان صاحب شوكت و جلال و همچنین پیران رند و عیاران تشكیل داده‌ بودند و زمامدارانش در قصرهایی با گنبد طلایی می‌زیستند كه اتاق‌های آن با گوهر شب چراغ روشن شده بود و... به این ترتیب، در خانه‌های انگلیسی خانواده‌ها در برابر آتش بخاری و قالیچه قاب شده می‌نشستند و بانوان حرص و ولعی برای شنیدن اخبار مشرق زمین داشتند.

«ژ.تونو» مسافر دیگری است كه به ایران سفر كرد و سفرنامه نوشت و در ایران (در شهر میانه) هم فوت كرد. او در كتاب «داستان یك سفر به مشرق زمین» می‌نویسد: «تنها حس كنجكاوی و اشتیاق به آموختن، این مسافر را به سفر وامی‌دارد و داد و ستد و كار و مشغله، اغلب مسافران دیگر را بدین كار برمی‌انگیزد.»

ایرانی كه «مندویل» برای اروپاییان به تصویر كشیده بود، عبارت بود از بهشتی

 روی زمین، كشوری صاحب تجمل، مكانی پر از نور و الوان و دارای باغ‌های

 آفتاب‌گیر و معطر كه زمزمه نهرهای جاری و نغمه پرندگان، هوای آن را پركرده بود

«شاردن» هم می‌نویسد: «شور و شوقی كه به شناخت این كشور شاهنشاهی پهناور داشتم تا بتوانم اطلاعات صحیح و وسیعی از آن بدهم، مرا به بازگشت به آن‌جا برانگیخت...خلاصه برای كسب اطلاع در باب ایران، چنان رنج بردم كه بر سبیل مثال می‌توانم بگویم كه اصفهان را بهتر از پاریس می‌شناسم و به زبان فارسی به همان سهولت فرانسوی حرف می‌زنم، خواندن و نوشتن فارسی معمول و عادی را می‌دانم و سراسر ایران را بارها طی كرده‌ام.»

«شاردن» بهتر از همه‌ به این نكته پی برده بود كه ایران چیزی كه حس كنجكاوی را ارضا كند، در خود نهفته دارد. همین حس كنجكاوی برانگیز ایران بود كه باعث شد دومین سفر «شاردن» به ایران 6 سال به طول بیانجامد، «تاورنیه» 6مرتبه به ایران سفر كند و «رافائل دو مانس» 40سال در این كشور زندگی كند. این‌چنین بود كه فكرهای بلندپرواز اروپائیان عهد الیزابت هم نمی‌توانست چیزی گرانبهاتر از لباس‌ شاه ایران تصور كند كه جواهر نشان و در شكوه و جلال همچون خورشید درخشان‌ بود!

 

ایران افسونگر

ایران افسون می‌كرد. بدون چون و چرا افسون می‌كرد. در نظر جهانگردان ماجراجو، ایران عبارت بود از مجموعه داستان‌هایی كه عطش آنها را فرو می‌نشاند، چنان‌كه شور و شوق و اعجاب این مسافران از خلال سفرنامه‌ها كاملا پیداست. علاقه به كشف سرزمین‌های ناشناخته و غوطه‌ور شدن در افسانه‌هایی كه در آن قالیچه حضرت سلیمان در پرواز و كاخ‌ پادشاهان پر زرق و برق بود، مسافران را به سوی ایران فریبا می‌كشاند.

سفر به ایران

آنها برای دانستن رازهای سحر‌آمیز و باغ‌های دلفریب به این سرزمین می‌آمدند و با جذبه انكارناپذیر خط میخی حك شده بر دل كوه‌ها و شكل و شمایل صوفیان دوره گرد روبه‌رو می‌شدند.

«شاردن» در رابطه با ایران می‌نویسد: «جایی نیست كه در برابر ایران، چه به خاطر میزان گرما و سرمایش، چه به‌علت ذوق‌ها و قریحه‌هایش، و چه به سبب همه چیزهای عالی و نادری كه در آن‌جا به سرحد وفور وجود دارد، ناگزیر سر تسلیم فرود نیاورد.»

كالاهایی كه تاجران از ایران می‌آوردند و تجمل‌پرستان طالب آن بودند هم در اشاعه ذوق و علاقه به ایران سهیم بود. همه اینها باعث می‌شد ماجراجویان به ایران سفر كنند، هرچند ‌كه سفرشان مخاطراتی همچون طوفان و غرق شدن كشتی و برخورد با دزدان و راهزنان و ابتلا به بیماری‌ها و مسیر طولانی را به همراه داشت.

 

شاردن در باب مهمان نوازی ایرانیان می‌گوید: چیزی كه در شیوه زندگی ایرانیان، گذشته از قناعت آنان مرا سخت به اعجاب می‌آورد، مهمان نوازی آنان است. وقتی ایرانیان خوان غذا می‌گسترند، نه تنها درها را نمی‌بندند، بلكه هر كس را كه در آن‌جا باشد و یا فرامی‌رسد و حتی اغلب غلامانی كه اسب را بر در نگاه می‌دارند، بر سر سفره می‌خوانند

 

ایران متمدن

سفر به ایران

اروپا پی برده بود كه ایران در عرصه فرهنگ و ادب درس‌های بسیاری برای آموختن به آنان دارد. چنین بود كه 4 نفر فرانسوی در فوریه سال 1667، در تخت جمشید به هم رسیدند. آنها عبارت بودند از: «شاردن»، «تونو»، «تاورنیه» و «دولند» (دولیه). این ملاقات مظهر گروه نوینی از مسافران بود كه شیوه مشاهده كردن، بررسی، سنجیدن و استدلال را می‌دانستند. این از مسافران سعی می‌كردند كه زبان فارسی و حتی زبان باستانی ایران را بیاموزند. «تونو»، «پتی دلاكروا» و «گالان» به نام شرق‌شناس به سفر شرق پرداختند. «گالان» 3 بار به شرق سفر كرد و در موقع سومین اقامت خود در شرق، زبان عربی، تركی و فارسی را به حد كمال آموخت و مشاهدات و بررسی‌های شگفتی انجام داد. «پتی دلاكروا»، با ارباب علم و ادب پیوند یافت و با آنان در باب مسائل ادبی و مذهبی به مذاكره پرداخت. ره‌آورد این سفر، قصه‌های ایرانی «هزار و یك‌شب» بود كه در سال‌های 1710 تا 1712 ترجمه آنها در 5جلد منتشر شد.

 

ایران امن و راحت

«رافائل دو مانس» می‌نویسد: «هنگامی كه مسافر به خاك ایران قدم می‌گذارد، در آنجا از بركت وجود دستگاه امنیتی هوشیار و بیدار و مجازات شدید تبهكاران، امنیت راه‌ها به سرحد كمال است...»

سفر به ایران

«تاورنیه» هم می‌نویسد: «در باب كاروانسراهای ایران، متوجه شدیم كه به‌طور كلی، بهتر از كاروانسراهای تركیه ساخته شده و راحت‌تر از آنهاست و بیش و كم در سراسر كشور در فواصل لازم از آنها می‌توان یافت.»

مسافران مغرب زمین اطمینان داشتند كه در راه اصفهان و نیز در پایتخت ایران، هم‌كیشان یا هم‌وطنان خود را می‌بینند و از مساعدت آنان برخوردار می‌شوند. اگر كسی امروزه به موزه كلیسای وانك اصفهان برود، اجازه‌نامه‌های فعالیت بازرگانی و اسناد حمایت‌ از مسیحیان و ارمنیان را دقیقا در دو قرنی كه مسافران بسیاری برای دیدار از ایران سفر كردند (از زمان شاه عباس تا پایان سلسله زندیه)، خواهد دید. ارمنی‌های ایرانی، در لیورن، ونیز و آمستردام مؤسساتی دایر كرده بودند و با بازارهای اروپا رفت‌وآمد داشتند. راه‌های امن و مطمئن و تدابیر حمایتی رسمی كه برای خارجیان به‌وجود آمده بود، هجوم مسافران خارجی را به سوی ایران آسان می‌كرد.

 

ایران مهمان‌نواز

شاردن در باب مهمان نوازی ایران می‌گوید: «چیزی كه در شیوه زندگی ایرانیان، گذشته از قناعت آنان مرا سخت به اعجاب می‌آورد، مهمان نوازی آنان است. وقتی ایرانیان خوان غذا می‌گسترند، نه تنها درها را نمی‌بندند، بلكه هر كس را كه در آن‌جا باشد و یا فرامی‌رسد و حتی اغلب غلامانی كه اسب را بر در نگاه می‌دارند، بر سر سفره می‌خوانند.»

 

 

خوردنی های ایران

سفر به ایران

یكی از انواع گردشگری دنیا که امروز هم رواج دارد، گردشگری Food & Drink است كه البته بسیار هم خاطرخواه دارد! ایران در این زمینه هم گردشگران را به سوی خود می‌خواند. مسافران از میوه‌های شگفت‌انگیز و از انگور و خربزه و گرمك و انواع هندوانه و خرما و پسته و بادام و حتی بادمجان ایران صحبت به میان آورده‌اند. تا آنجا که«شاردن» تا به شربت معطری كه عطش تب‌آلوده او را فرو‌می‌نشاند، بسیار ارزش می‌نهاد.

جالب اینكه نحوه غذا خوردن ایرانیان، یك نوع سبك زندگی را در اروپا به‌وجود آورد. «كلمان هوار» با اطمینان خاطر می گوید كه قهوه‌خانه را «تونو» در اروپا معمول كرد. رونق و اشتهار قهوه‌خانه‌های پاریس هم در تاریخ ادبی و هنری قرن هجدهم، فصلی بسیار معروف است. اولین قهوه‌خانه‌ای كه برای مشتریانش آب یخ آورد، «پروكوپ» بود و مردم پاریس بلافاصله از این نوشیدنی فرح‌بخش و خنك‌كننده استقبال كردند، ولی نمی‌دانستند كه آب یخ و انواع شربت در ایران متداول است.

 

 

صومعه مبغلین مذهبی ارتدوکس St. Nicholas Belogorsk در 10 کیلومتری Permو 85 کیلومتری Kungura قرار دارد....

تصاویر دیدنی از روسیه در زمستان

 

 
روسیه
 
روسیه
 
 
 
روسیه
 
 
 
 
 
 
روسیه
 
 
روسیه
 

خیلی از جذابیت‌های توریستی ارمنستان، در نزدیکی و البته خارج از شهر ایروان قرار گرفته. به همین دلیل، در نصف روز هم می‌توانید مناطق بسیار زیادی را ببینید...

دیدنی‌های اطراف ایروان

اگر بخواهید، می‌توانید یک تاکسی کرایه کرده و بسیاری از مناطق را از داخل ماشین ببینید. اگر هم به پیاده‌روی علاقه داشته باشید، می‌توانید در یکی از تور‌ها اسم نوشته و هم در هزینه و هم در وقت خود صرفه جویی کنید.

معبد گارنی

این معبد، به خدای طلای رومی‌ها نسبت داده شده و به وسیله‌ی یکی از پادشاهان ارمنی به نام ترداد اول در قرن یک میلادی ساخته شده. هنگامی که مسیحیت وارد ارمنستان شد، از این معبد به عنوان خانه‌ی تابستانی خانواده‌ی سلطنتی استفاده می‌شد.

حمام رومان

محل استقرار شاه بوده و امروزه به وسیله ساختمانی مدرن پوشیده شده است. در قرن هفتم میلادی، کلیسایی نیز کنار آن ساخته شد. حمام رومان را از پانزده نوع سنگ طبیعی رنگارنگ ساخته‌اند. در خرابه‌های نزدیک معبد، ویشاپ که تصویری است حجاری شده از یک اژدها، بر روی یک سنگ قرار گرفته. این سنگ، علامتی برای وجود آب در محل بوده. بعضی از نوشته‌های میان سنگ، نوشته‌هایی از شاه آرگیشتی در قرن هشت قبل از میلاد بوده. معنی آن‌چه نوشته این است: «آرگیشتی، پسر مِنوآ، انسان‌ها و احشام را از گارنی به اِرِبونی آورد تا بتواند جامعه‌ی جدیدی را بسازد.»

صومعه‌ی گِقارد

این صومعه، بعد از اینکه پهلوی حضرت مسیح به وسیله‌ی نیزه، هنگام به صلیب کشیدن او، سوراخ شد، به این نام نامیده شد. صومعه‌ی گقارد در گوشه‌ی دره‌ای بسیار زیبا و چشم‌نواز قرار گرفته است. نیزه‌ی متعلق به آن دوره نیز در این مکان نگه‌داری می‌شده اما حالا در خزانه‌ی مقدس در اشمیاتزین نگه‌داری می‌شود. افسانه‌ها، این صومعه را مربوط به قرن چهارم می‌دانند. این صومعه، قبلاً آیریوانک نام داشته که به معنای صومعه‌ای است که در غار بوده است. در سال ٩٢٣ میلادی، این صومعه در تهاجم‌ اعراب‌ به آتش کشیده شد.
هنگامی که به صومعه رسیدید، بالای تپه، می‌توانید خانه‌هایی را که به دست راهبان ساخته شده ببینید. به درختانی که نزدیک صومعه قرار دارند، تکه‌هایی از پارچه بسته شده. این کار توسط مردم یا بهتر است بگوییم توسط کسانی که دعا و تقاضایی دارند بسته می‌شود و با این کار می‌خواهند دعا یا خواسته‌ی آن‌ها قبول شود.
کنار دیوار‌های صومعه، دو کلیسای اصلی آن قرار دارند که مربوط به قرن سیزده هستند. بیرون، بالای در جنوبی، یک علامت خانوادگی وجود دارد که مربوط به خانواده‌ی پرنس زاکاریان است که این بنا را ساخته. موضوع این سَمبُل، شبیه سَمبُل‌های خاورمیانه‌ای است و علامت شیر پادشاهی نیز در آن به چشم می‌خورد. سمت راست دهلیز، دو ورودی به سمت کلیساهای کوچک وجود دارد که از سنگ ساخته شده‌اند. ورودی‌ای که سمت چپ قرار دارد، مربوط به سال ١٢٤٠ میلادی است و در آن حوضی وجود دارد که می‌گویند آب آن مقدس است و خوش‌یمن و پاشیدن مقداری از آن روی پوست، باعث شادابی و جوان ماندن آن می‌شود.

کلیسای جامع وارتنوتس

این کلیسا، حدود ١٤٠٠ سال قبل ساخته شده. ماکتی از این کلیسا در موزه‌ی تاریخ ارمنستان در ایروان قرار دارد. در سال ٩٣٠ میلادی، زلزله باعث تخریب این بنا شد. ستون‌های باقی‌مانده، نشان از تأثیر فرهنگ یونان و روم دارد و این تأثیر در بیشتر ویرانه‌های کلیساها، حتی در زمان شوروی سابق، به چشم می‌خورد. استخری که در وسط ساختمان قرار دارد، برای غسل تعمید ساخته شده.

کوه آراگاتس

این کوه، در بیشتر مواقع سال، دارای قله‌هایی پوشیده از برف است. اگر قصد کوهنوردی را دارید، بهترین موقع، تابستان است. در تمام فصول، ابرها در چاله‌ها و حفره‌هایی به عمق ١٠ متر گرد هم جمع می‌شوند. بنابراین حواس خود را جمع کنید و همیشه ساعات اولیه‌ی صبح را برای صعود به بالای کوه انتخاب کنید. آژانس‌های زیادی هستند که تورهایی را به سمت کوه آراگاتس ترتیب می‌دهند. تورهای دوروزه، شامل راهنما، حمل و نقل و تجهیزات چادر‌زنی و ... هستند.

مناطق بکر و حفاظت شده‌ی خسرو

این منطقه دارای تپه‌های ناهموار و سراشیبی‌های پوشیده از درخت است که در بالای دره‌های آزات، ووتانکوک و رودخانه‌های خسرو قرار گرفته است. منطقه به چهار قسمت تقسیم شده است. قسمت اصلی و معروف آن، گذرگاه تنگ بین گارنی و گرارد است که پیاده هم می‌توان از آنجا عبور کرد. برای دیدن سایر مناطق، به ماشین شاسی بلند احتیاج دارید. آژانس‌های زیادی در ایروان وجود دارند که تورهایی با قیمت‌های مناسب در اختیار شما قرار می‌دهند.

دریاچه سِوان

این دریاچه در ارتفاع ١٩٠٠ متری از سطح دریا قرار گرفته است و مساحت آن در حدود ٩٤٠ کیلومتر و پهنای آن ٨٠ کیلومتر در ٣٠ کیلومتر است همچنین بزرگترین دریاچه‌ی قفقاز و از بزرگترین دریاچه‌های کوهستانی آب شیرین در جهان است. نام سوان از ریشه اورارتویی سیونا به معنی سرزمین دریاچه‌ها گرفته شده. حدود ٣٦ جویبار به این دریاچه می‌ریزند و تنها رودخانه‌ای که از سوان سرچشمه می‌گیرد، رود هرازان است.
دریاچه‌ی سوان در استان گغارکونیک قرار دارد و تا ایروان حدود ٦٠ کیلومتر فاصله دارد. برای فرار از گرمای طاقت‌فرسای ایروان، سواحل این دریاچه مناسب‌ترین جاست. به دلیل وجود آب تازه و سالم، این دریاچه دارای تنوع زیست‌محیطی زیادی است و انواع ماهی مثل نوعی قزل‌آلا، یا آن‌طور که محلی‌ها می‌گویند ایشخان، در این دریاچه وجود دارد.
پارک ملی سوان، از برکت وجود دریاچه‌ی سوان به وجود آمده است و طرفداران حفظ منابع ملی، در حال تلاش هستند تا دولت را متقاعد کنند که برنامه‌هایی برای بالا بردن سطح آب دریاچه انجام شود. از سال ٢٠٠٢ به بعد، سطح آب حدود دو متر بالاتر آمده است و این مسأله، سبب ایجاد آب‌های سالم‌تر و پاک‌تر و ماهی‌های بیشتر شده است.
معمولاً توریست‌های زیادی به این دریاچه سر می‌زنند. اما به جز ١٠ هفته‌ی تابستان که جزو گرم‌ترین روزهای سال است، این دریاچه خلوت است. به‌جز کلیسایی که مربوط به قرون وسطی است و اطراف دریاچه قرار دارد، تقریباً سایر قسمت‌های رودخانه، مورد بازدید قرار نمی‌گیرد. در این دریاچه، جزیره‌ای هم بوده به نام جزیره راهبان که توسط راهبه‌ها سه کلیسا در آن ساخته شده. با گذشت زمان و پایین رفتن سطح آب، جزیره به ساحل متصل شده و شبه‌جزیره را ساخته است.

شهر سِوان

شهر کوچک سِوان در ٦ کیلومتری صومعه‌ی سِوان قرار گرفته است. از ساحل غربی دریاچه، می‌توانید از طریق راهی خاکی به شهر برسید. اصلی‌ترین خط ساحلی در امتداد ضلع جنوبی شبه جزیره سواناوانک قرار دارد. این ساحل، خیلی زود تبدیل به اصلی‌ترین ساحل در تابستان‌های گرم شد و ورزش‌های ساحلی مثل والیبال ساحلی، اسکی روی آب و قایق‌های پدالی، خیلی زود در آنجا رونق گرفت.

نیایشگاه اصلی منطقه یری شامل بیش از 300 سنگ افراشت با ارتفاعهای مختلف از 35 تا 250 سانتیمتر با شکلهای انسانی هستند...

سنگ افراشتهای دیدنی شهر يری

منطقه باستاني معروف به شهر يري در شمال غربی روستای پيرازمیان در 31 کیلومتری شرق مشگین شهر در کنار رود قره سو قرار دارد. وسعت این منطقه تاریخی 400 هکتار است و از سه قسمت دژ نظامی، معبد و قوشا تپه تشکیل می شود. قدمت قلعه و معبد به 1450 پیش از میلاد و قوشا تپه به 7 هزاره پیش از میلاد می رسد.
اولین بار در حدود ده سال پیش از انقلاب اسلامی چارلز برنی در این محوطه کاوش کرد و از سال 1383 تا 1385 سه فصل حفاری به سرپرستی علیرضا هژبری نوبری در آن انجام شد.

در اولین فصل حفاری که در آبان 83 آغاز شد قبرهای عصر آهن بررسی شدند که پیش از آن توسط جویندگان عتیقه تخریب شده بودند و تنها ساختمان بندی قبرها معلوم بود. در این دوره سفالهایی مربوط به دوره کالکولتیک کشف شد و قدمت منطقه را به 3500 سال از از عصر آهن به عقب برد. این سفالها شبیه سفالهای مناطق باستانی دالما و حاجی فیروز هستند. به این ترتیب برای اولین بار قدمت سکونت بشر در استان اردبیل به دوره مس- سنگ رسید. برخی از سفالها منقوش و برخی با طرح سبدی بودند. تعدادی سفال دو لایه نیز در حفاری کشف شد که احتمال می رود لایه دوم سفال برای ترمیم قسمتهای شکسته سفال به کار رفته است.

در منطقه یری تعداد زیادی سنگ شیشه برنده (ابسیدین) کشف شد که می تواند گواهی بر ارتباط این منطقه با قفقاز و آناتولی باشد زیرا سابقه استخراج این نوع سنگ در این مناطق شناخته شده است. از ابسیدین برای برش سنگهای سخت در دوره کالکولتیک استفاده می شده است.

در منطقه یری چند دوره تاریخی از مس- سنگی ، عصر آهن1 و عصر آهن 2 مشخص شد و بقایایی از قلعه ای متعلق به دوره آهن کشف گردید.
در فصل بعدی حفاری در سال 84 بقایایی از سفال، مفرغ و نقوش انسانی دیده شد که باستان شناسان آنها را نذوراتی متعلق به معبد می دانستند. یکی از این دو معبد در زیر دیوار دفاعی قلعه قرار داشت . باستان شناسان نتیجه گرفتند در دوره اورارتویی که ساکنان شهر یری بر روی معبد خود قلعه ساخته بودند از دین خود روی گردانده اند و خدای اورارتویی (خالدی) را پذیرفته اند. البته این امر می تواند اختیاری یا به اجبار صورت گرفته باشد.


در این فصل حفاری یک لایه نیز در زیر محوطه داخلی قلعه کشف شد که به شهری متروک و قدیمی تر تعلق داشته است. برخی سفالهای قهوه ای مایل به بنفش و سفالهای داغدار و سیاه نیز در این محل کشف شدند که به پیش از عصر آهن تعلق دارند.

در فصل سوم حفاری مشخص شد که در دوره اورارتوییان قلعه به آتش کشیده و متروک شده است. وجود خاکستر در لایه های خاک قلعه نشان دهنده آتش سوزی قلعه است. به این ترتیب دوره های متوالی زندگی بشر از 7000 تا دوره اورارتوییان در شهر یری به صورت متوالی مشخص شد. در این فصل تعداد زیادی ظروف سفالی، اشیای زرین مانند آویز، دگمه های زینتی و پلاکهای طلایی و مفرغی کشف گردید.
نیایشگاه اصلی منطقه یری در این فصل از زیر خاک بیرون آمد که شامل بیش از 300 سنگ افراشت با ارتفاعهای مختلف از 35 تا 250 سانتیمتر با شکلهای انسانی هستندو اشکال حجاری شده روی سنگها مشابهند و حاوی صورت آدمی (بدون دهان)، دست و شمشیر هستند.
«این منطقه بدون شک استقرار تک دوره ای نداشته است. چارلز برنی دوره آنرا همزمان با هخامنشیان ولی خارج از محدوده دولت آنها می داند. اینگراهام و سامرز آنرا به پیش از هزاره اول تعلق دانسته اند. با توجه به نبود سفال در کنار سنگ افراشت نمیتوان نظر دقیقی در مورد زمان سنگ افراشت داد ولی آنها میانه هزاره دوم تا میانه هزاره اول را بهترین دوره برای سنگ افراشت دانسته اند. معماری قبور مربوط به عصر آهن2 است. »
در مناطق دیگری از آذربایجان نیز سنگ افراشت وجود دارد مانند سنگ افراشت "نشت بان سراب" ولی هیچ کدام دارای حجاری نیستند.
در غرب محل تجمع سنگها غاری قرار دارد که ساکنان محلی آنرا قاراکوهبل نام نهاده اند. روبروی آن چند تخته سنگ بر روی هم گذاشته شده اندو به این ترتیب سه فصل حفاری منطقه باستانی یری در سال 84 به پایان رسید.

«منطقه یری که وسیع ترین منطقه تاریخی استان اردبیل و یکی از با اهمیت ترین مناطق پیش از تاریخ شمال غرب ایران است به شماره 6162 به ثبت آثار ملی رسید. ولی به دلیل عدم حفاظت از منطقه سرمای بی سابقه زمستان سال 86 سنگ افراشتها را مورد حمله قرار داد و در اول بهمن 86 با یک زیر نویسی تلوزیونی در شبکه خبر اعلام شد که 80% از آثار تاریخی منطقه یری بر اثر سرما از میان رفته است. در واقع یکی از باارزش ترین و بی نظیرترین آثار باستانی ایران و جهان در اثر بی مسولیتی سازمان میراث فرهنگی از دست رفت و به هیچ وجهه قابل مرمت نیست.»

قصر تابستاني پكن كه در سال 1750 ميلادي ساخته شده است، شاهكاري در طراحي باغ‌هاي چيني است. در اين محوطه چشم‌انداز طبيعي تپه‌ها و آب‌ها با سرسراها، معابد، پل‌ها و قصرهاي ساخته دست بشر تركيب شده است و مجموعه‌اي هماهنگ كه واجد ارزش‌هاي زيباشناختي والايي است را به وجود مي‌آورد.

کاخ تابستاني 1 (پكن )

 

قصر تابستاني


قصر تابستاني پكن كه در سال 1750 ميلادي ساخته شده است، شاهكاري در طراحي باغ‌هاي چيني است. در اين محوطه چشم‌انداز طبيعي تپه‌ها و آب‌ها با سرسراها، معابد، پل‌ها و قصرهاي ساخته دست بشر تركيب شده است و مجموعه‌اي هماهنگ كه واجد ارزش‌هاي زيباشناختي والايي است را به وجود مي‌آورد. مجموعه باستاني قصر تابستاني پكن از سال 1998 در فهرست ميراث جهاني يونسكو ثبت شده است.


تپه «عمر طولاني» (با ارتفاعي حدود 60 متر) و درياچه كونمينگ (كه حدود دو سوم مساحت كل مجموعه را تشكيل مي‌دهد) مهم‌ترين عناصر طبيعي مجموعه قصر تابستاني پكن هستند. اين مجموعه كه در كل نزديك به 3 كيلومتر مربع مساحت دارد، حدود 70 هزار متر مربع از عمارت‌هاي گوناگون را در خود جاي داده است.
مجموعه قصر تابستاني در حومه ناحيه هايديان و در 15 كيلومتري مركز پكن واقع شده است. هسته اوليه اين مجموعه در زمان حكومت سلسله جين (1234 ـ 1115) ساخته شد و طي دوران حكومت امپراتوران فئودال اين سلسله گسترش يافت. اما در دوره حكومت سلسله كينگ (1911 ـ 1644) بود كه اين مجموعه به شكل فعلي خود درآمد و به يك باغ مجلل سلطنتي تبديل شد كه اسباب سرگرمي خانواده‌هاي سلطنتي را فراهم مي‌آورد.


مجموعه قصر تابستاني پكن مانند بسياري ديگر از مجموعه باغ‌هاي سلطنتي چين از سه تپه و پنج باغ (تپه عمر طولاني، تپه چشمه يشم و تپه معطر؛ باغ خيزاب‌هاي زلال، باغ بهار جاودان، باغ كمال و تابندگي، باغ آرامش و تابندگي و باغ آرامش و لذت) تشكيل شده است. صنعت‌گران و هنرمنداني كه در ساخت اين مجموعه شركت داشتند با سرمشق قرار دادن طبيعت، مناظري بديع و عمارت‌هايي خلق كردند كه نمونه‌اي از اوج معماري و هنر چين در آن زمان است.

 

مجموعه قصر تابستاني پكن كه حول محور «برج بخورات بودايي» ساخته شده است، بيش از 3 هزار سازه و عمارت كوچك و بزرگ چون پل‌ها، راهروها، تالارها، برج‌ها و... را در خود جاي داده است. اين مجموعه را مي‌توان به چهار محوطه اصلي كه عبارتند از: محوطه تپه پيشين، محوطه تپه پسين و پشت درياچه، محوطه بارگاه و محوطه جلوي درياچه تقسيم كرد.
ــ محوطه تپه پيشين: اين محوطه باشكوه‌ترين بخش قصر تابستاني پكن است و بيشترين بناها و عمارت‌هاي اين مجموعه را در خود جاي داده است. اين محوطه از طرحي متمايز با ديگر نقاط مجموعه برخوردار است و عمده عمارت‌هاي آن در طول محوري ساخته شده‌اند كه درياچه كونمينگ را به مركز تپه وصل مي‌كند. از جمله عمارت‌هاي مهمي كه در اين محوطه قرار گرفته‌اند مي‌توان به دروازه ابرهاي متفرق، تالار ابرهاي متفرق، تالار افتخار اخلاقي، برج بخورات بودايي، تالار بحر خرد و... اشاره كرد.

ــ محوطه تپه پسين و پشت درياچه: هر چند عمارت‌هاي كمتري در اين بخش به چشم مي‌خورند، اما اين محوطه از نظر چشم‌انداز طبيعي بسيار زيبا و چشم‌نواز است و درختان هميشه سبز انبوه و گذرگاه‌هاي پيچ در پيچي را در خود جاي داده است. بازديدكنندگان از اين محوطه آرامش و زيبايي نادري را تجربه مي‌كنند كه در كمتر نقطه‌اي از جهان مي‌توان نظير آن را پيدا كرد. از جمله زيباترين بخش‌هاي اين محوطه مي‌توان به باغ جاذبه‌هاي هماهنگ و كوي سوژو اشاره كرد.
ــ محوطه بارگاه: اين محوطه جايي است كه امپراتريس دواگر سيكسي و امپراتور گوانگجو با صاحب‌منصبان و وزراي خويش ديدار مي‌كردند و به رتق و فتق امور مملكتي و استراحت مي‌پرداختند. بازديدكنندگان از اين محوطه پس از عبور از دروازه شرقي عمارت‌هاي اصلي تشكيل‌دهنده قصر تابستاني پكن را مي‌بينند كه عبارتند از تالار سخاوت و طول عمر (كه دفتر كار امپراتور محسوب مي‌شده است)، تالار خيزاب‌هاي يشمي (كه محل زندگي امپراتور گوانگجو بوده است)، تالار طول عمر شادمانه (كه محل زندگي امپراتريس سيكسي بوده است) و تالار فضيلت و تناسب (كه محل سرگرمي امپراتريس بوده است.(


ــ محوطه جلوي درياچه: اين محوطه كه از نظر مساحت بزرگترين بخش مجموعه است، درياچه كونمينگ و سواحل شرقي و غربي آن را در خود جاي داده است. پل هفده قوس و جزيره نانهو در كنار خود درياچه كه با امواج كوچك و لرزان به استقبال درختان بيد مجنوني مي‌آيد كه براي بوسه زدن به سطح آب سر بر روي درياچه خم كرده‌اند، از ديدني‌ترين قسمت‌هاي اين محوطه هستند.

مانند بسياري ديگر از قصرها و باغ‌هاي سلطنتي پكن، بخش‌هاي زيادي از مجموعه قصر تابستاني در سال 1860 و در جريان هجوم نيروهاي انگليسي و فرانسوي به چين دستخوش ويراني و آتش شد. اما در سال 1888 امپراتريس دواگر سيكسي از محل بودجه نيروي دريايي چين، به مرمت اين مجموعه اقدام كرد، آن را باغ تابستاني خواند و به اقامتگاه خود تبديل كرد. همچنين اين مجموعه بار ديگر در سال 1900 و در جريان هجوم نيروهاي متحد هشت كشور به چين صدمه ديد كه آسيب‌هاي ناشي از اين حمله نيز در سال 1902 ترميم شد.


در سال 1924، هنگامي كه پس از پيروزي انقلاب چين آخرين امپراتور اين كشور از شهر ممنوع بيرون رانده شد، درهاي مجموعه قصر تابستاني پكن نيز مانند بسياري ديگر از بناهاي سلطنتي اين كشور به روي عموم مردم گشوده شد.

-  از آنجا که چادر از پارچه ساخته شده است،  در تماس با اجسام تیز و برنده به سرعت پاره می شود به همین جهت باید در بسته بندی آن دقت شود تا میخ های چادر و تیرک ها در کیسه ای محکم و به طور جداگانه در کنار چادر

نکاتی درباره حفظ و نگهداری چادر

-  از آنجا که چادر از پارچه ساخته شده است،  در تماس با اجسام تیز و برنده به سرعت پاره می شود به همین جهت باید در بسته بندی آن دقت شود تا میخ های چادر و تیرک ها در کیسه ای محکم و به طور جداگانه در کنار چادر جای گیرد و از قرار دادن آنها در لابه لای چادر به صورت بدون حفاظ خودداری کرد.

- چادر را روی باربند اتومبیل و زیر بارهای سنگین و تحت فشار قرار ندهید.

-  هیچگاه چادر را به صورت خیس جمع نکنید و اگر مجبور به این کار شدید در اولین فرصت مناسب آن را از کیسه مخصوص چادر خارج و در هوای آزاد خشک کنید.

- برای بیشتر شدن دوام کف چادر بهتر است قبل از نصب آن، در زیر چادر پارچه یا زیر انداز قرار دهید تا از برخورد مستقیم آن با سطح زمین جلوگیری شود.

- بندهای چادر را تا حد لازم بکشید و سفت کنید، چرا که فشار بیش از حد موجب پاره شدن بند یا بدنه چادر می شود.

- برای باز و بسته نمودن زیپ های چادر از دو دست استفاده کنید و به صورت صاف و بدون زاویه آنها را باز کنید و ببندید.

- تیرک ها و میخ ها را همیشه در کیسه مخصوص آنها حمل کنید و از پخش کردن آنها در موقع نصب و یا جمع آوری چادر خودداری نمایید تا در زیر پا کج و شکسته نشوند و ضمناً از گم شدن آنها جلوگیری شود.

- همواره بعد از جمع آوری میخ ها و تیرک ها آنها را بشمارید و از کامل بودن آنها در قبل و بعد از برنامه مطمئن شوید.

- از قرار دادن چادر در کنار مواد نفتی و شیمیایی و شستن آن با این مواد جداً خودداری نمایید.

- هرگونه پارگی کوچک و آسیب جزیی را قبل از زیادتر شدن آن ترمیم نمایید.

در چه مواردی می توان از چادرها استفاده کرد

1- خانواده ها جهت مسافرت

2- رانندگان بیابانی

3- محیط بان های محیط زیست

4- کوهنوردان

5- امدادگران هلال احمر

6- نیروهای رزمی دریایی، هوایی، زمینی

7- چوپانان و دامداران بیابانگرد

8- کشاورزان

9- اردوهای جمعی طبیعت گردی

كشوري توريستي با سابقه تاريخي كهن و قديمي در خاور دور. كشوري بزرگ با تمدني چند هزار ساله."نام چين از نام خاندان سين كه بر اين كشور فرمان مي راندند گرفته شده...

جاذبه هاي توريستي چين

جاذبه هاي توريستي چين China Attractions

كشوري توريستي با سابقه تاريخي كهن و قديمي در خاور دور. كشوري بزرگ با تمدني چند هزار ساله.
"نام چين از نام خاندان سين كه بر اين كشور فرمان مي راندند گرفته شده است."
خوب حالا بريم سراغ شهر پكن پايتخت جمهري خلق چين با جاذبه هاش. 

 
ديوار چين Great Wall:

خواستم اول از ديوار معروفش نگم، اما انگار شدني نيست. آخه يه چيزي برام جاي سواله، اگه شما فهميدين به منم بگين. ديوار چين كه به ديوار بزرگ بين خود چينيا معروفه از عجايب هفتگانه جهانه. حالا بريم سراغ علامت سوال من. تو ويكي ديوار چين همين موضوع عنوان شده اما تو ويكي عجايب هفتگانه اسمي از ديوار چين برده نشده، احتمالا نيست، شايدم باشه. ولي كلا آخره ديواره. ميشه گفت يكي از باشكوه ترين ساخته هاي دست بشر كه از  7350 كيلومتر آن حدود بيست درصد يعني 1542 كيلومتر باقي مونده. ديوار چين در اصل براي مقابله با هجوم اقوام مهاجر، مثه مغول‌ها، ترك‌ها و هون‌ها ساخته شده بوده. شروع ساخت اين دژ بزرگ به اولين امپراطور چين، يعني كين شين هوانگ در بين سال‌هاي 220-206 قبل از ميلاد بر مي‌گرده و پايان كارش مربوط به زمان حكومت سلسله مينگ مي شده. ديوار چين سمبل و نشانه بارزي از خرد، پشتكار‌ و سرسختي مردم چينه. يكي از نكات جالب توجه كه در ساخت اين ديوار وجود داره، استفاده از آرد برنج در ساختار آجرهاي اونه تا دوام و قدرت ديوار افزايش پيدا كنه. در طول سال‌هاي ساخت ديوار چين، بسياري از كارگراني كه به هر علت مي مردن اجسادشون تو اين ديوار مدفون مي شده، به همين خاطر اين ديوار به «طويل ترين گورستان زمين» نيز شهرت داره.

 

ميدان تيان آن من (دروازه صلح آسماني) Tian An Men :Square
بزرگ ترين ميدان جهان و نماد پكن
بين همه دروازه‌هاي پكن، تيان آن مِن از همه مهم‌تره، در كل از دروازه هاي قديمي ديگه شهر پكن چيزي جز نام باقي نمونده.
مدت هزار سال ميدان تيان آن من محل برگزاري مراسم باشكوه سلسه هاي فئودال حاكم بر چين بوده. تا بالاخره در سال 1959 به مناسبت برگزاري جشن‌هاي دهمين سالگرد جمهوري خلق چين، با تغييرات اساسي ايجاد شده كه شامل خراب كردن  ديوارهاي سرخ سه جهت اون مي شد و گسترشش از شرق و غرب و ايجاد موزه تاريخ انقلاب و تالار بزرگ خلق به ترتيب در شرق و غرب و آرامگاه قهرمانان خلق در وسط ميدان مي شد. از اون به بعد جايگاه اختصاصي پادشاهان در مراسم گذشته و سان ديدن از ارتش به روي مردم باز شد و تيان آن من به ميدان واقعي مردم تبديل شد.  اين دروازه در دوران امپراتوري سلسله مينگ و چينگ نقش دروازه هاي ورودي شهر ممنوعه رو بازي مي كرد و مردم عادي تو  اون زمان اجازه ورود به تيان آن منو نداشتن.
تيان آن من 54 هكتار وسعت داره و مي‌توونه بيش از پونصد هزار نفرو تو خودش جاي مي ده براي همين بزرگترين ميدان جهانه.

  

شهر ممنوعه Forbidden City:
تو مركز پكن مجموعه باستاني سحر آميزي به نام شهر ممنوعه ديده نوازي مي كنه و به روايتي وسيع ترين، كامل ترين مجموعه معماري چوبي جهان بشمار ميره.
اين شهر طبق نظام تشريفاتي سلسله هاي فئودالي و اصول طبقاتي ساخته شده، طرح كلي، وسعت، شيوه، معماري، رنگ و تزئينات همه نمايانگر امتياز خاندان سلطنتي و سلسله مراتب اشرافيه. قصر تاي حه، قصر جون حه و قصر بايو حه سه قصر اين مجموعه با شكوهن. قصر تاي حه مركز تمامي شهر ممنوعه و تخت سلطنتي طلايي رنگ امپراتور ي بوده. از سال 1924 بازديد از اين مجموعه به عنوان كاخ موزه براي عموم آزاد شد و ممنوعه بودنش پايان گرفت.

 

  

كاخ تابستاني Summer Palace:
كاخ تابستاني از كلاسيك ترين و برجسته ترين باغ هاي دنيائه، و ميشه گفت اصلي ترين نمونه از باغ به سبك چينيه كه در 15 كيلومتري مركز پكن قرار داره.
نام اوليه كاخ تابستاني باغ غير مسطح بوده كه يكي از امپراطوران اين كاخ رو براي مادرش ساخت تا مراسم تولد مادر جانو اينجا برگزار كنه. كه مربوط به 800 سال پيش و مربوط به دوران سلسله جين(Jin Dynasty) ميشه. در زمان امپراطريس سي شي (Empress Dowager Cixi) بود كه نام كاخ تابستاني (Yiheyuan) بر آن گذاشته شد.  امپراطريس سي شي بسيار عياش٬ ولخرج و البته هنرمند بود. 48 سال حكومت همراه با عياشي و فساد سي شي باعث ضعيف شدن پايه هاي حكومت امپراطوري چينگ Qing Dynasty  شد. در سال ۱۹۰۸ ميلادي با مرگش سلسله چينگ هم به پايان رسيد.
در محوطه كاخ تابستاني است درياچه كومينگ كه از منحرف ساختن رودها به اين سمت به صورت مصنوعي ساخته شده قرار داره تا ساكنان كاخ از زيبايي دلپذير آب در كنار كوهستان برخوردار شن. اين تكنيك فنگ شويي است كه چيني ها به آن بسيار معتقدند. فنگ شويي تكنيك ساخت خانه براساس ۴ عنصر آب، باد، خاك و آتش است به صورتي كه كمترين اتلاف انرژي در آن خانه برقرار شده و عناصر حياتي در كنار هم بالاترين سطح حيات رو به اون خونه بيارن.
در ضمن درازترين گالري نقاشي اينجا يعني تو كاخ تابستاني واقع شده. ايواني طولاني كه بر روي سقف و ديواره ها نقاشي هاي باستاني چيني كشيده شده است. خود ايوان تماما از چوب است.

 تصویر مطلب

معبد بهشت (Temple of Heaven (Tian Tan:
معبد بهشت يا تيان تان بزرگترين معبد چينه و يكي از 10 تا معبد شگفت انگيز جهان به حساب مياد. معبد بهشت واقع در 2 كيلومتري شهر ممنوعه پكنه و در قرن 14 ميلادي توسط امپراتوري مينگ ساخته شده و نسبت به باقي معابد چين در رتبه اول قرار داره. معبد بهشت عبادتگاه امپراتوران مينگ و كونينگ بوده و به همين دليل اين امپراتوران خودشونو تيان زي يا «پسر بهشت» مي ناميدن. به همين دليل جرات نمي كردن محل اقامت خودشونو يعني شهر ممنوعه رو بزرگتر از اقامتگاه خدا بسازند. در بيرون يكي از دروازه ها به نام Imperial Vault of Heaven سه سنگ انعكاس قرار گرفته كه اگه رو به دروازه و روي سنگ اول وايسين و صحبت كنين انعكاس صداي خودتونو ميشنوين. به همين ترتيب اگه روي سنگ دوم و سوم وايسين به ترتيب دو و سه انعكاس مي شنوين. يكي ديگه از جاهاي مشهور معبد، ديوار انعكاسه كه اگه شما و نفر ديگه اي در دو طرف پاي ديوار وايسين و حرف بزنين طرف مقابل به وضوح صداتونو مي شنوه. اين پديده از تئوري امواج صدا استفاده مي كنه. علاوه بر ساختمان هاي جالب توجه، ديديني هاي ديگه اي نيز در اين قصر وجود داره كه از بين اون ها مي شه به سرو 9 اژدها اشاره كرد. علت اين نام گذاري به خاطر شاخه هاي تو در توي اونه انگار كه 9 اژدها به هم تابيده شدن. قدمت اين سرو به پيش از 500 سال مي رسه.

تعداد صفحات : 68